طبق مدلی كه روز 17 مهرماه امسال در نشست سالانه انجمن نجوم امریكا ارائه شد برای برخی از ابهامات نظیر علت چرخش آرام زهره به دور محورش و نیز جهت چرخش معكوس آن توضیحاتی داده شده است. سوال مهم دیگر كه اكنون و با استفاده از این مدل می توان به آن پاسخ داد این است كه چرا زهره، همچون زمین ماه ندارد. سال ها پیش وقتی زمین ما بسیار جوان بود، به طور پیوسته با صخره های بزرگ باقیمانده از منظومه شمسی اولیه برخورد می كرد. زمین همانند یك مشت زن حرفه ای در برابر ضربات مقاومت می كرد و علیرغم فشار زیاد از پا در نمی آمد. در این بین ناگهان یك ضربه كاری جهان ما را تا مرز نابودی پیش برد.
جرمی در اندازه سیاره مریخ با زمین برخورد سختی نمود، به طوری كه باعث شد هم خودش و هم بخش بزرگی از زمین متلاشی شود و در نتیجه حجم عظیمی از صخره ها و خرده سنگ ها در مدار زمین پخش گردد. اغلب اخترشناسان معتقدند ماه از به هم آمیختن و یكی شدن این ذرات به وجود آمد.
اما اگر چنین اجرام بزرگی با سیاره ما برخورد كرده اند، پس چطور زهره، نزدیك ترین سیاره به ما، از چنین سرنوشت شومی گریخته است؟ بر اساس مطالعات جدید، چنین چیزی نبوده است. طبق نتایجی كه روز دوشنبه 17 مهرماه امسال (85) منتشر شد، سیاره زهره میلیاردها سال پیش قمری داشته كه همچون ماه زمین به وجود آمده بود.
روز دوشنبه 17 مهر در جلسه شاخه علوم سیارات انجمن نجوم امریكا در كالیفرنیا، آلكس آلمی (دانشجوی انستیتو تكنولوژی كالیفرنیا) مدلی را ارائه كرد كه دیوید استیونسون (از انستیتو تكنولوژی كالیفرنیا) ساخته بود و اشاره می كرد به اینكه زهره حداقل دو مرتبه با صخره بزرگی كه قادر به به وجود آوردن قمری همچون ماه زمین باشد برخورد داشته است.
طبق مدل آلمی و استیونسون، عدم برخورد یك جرم بزرگ با زهره در ابتدای شكل گیری منظومه شمسی تقریباً اجتناب ناپذیر بوده است. به نظر می رسد، زهره در همان اوایل شكل گیری برخورد بزرگی را تجربه كرده و در نتیجه به وجود آمدن حجم عظیمی از توده های سنگی، یك قمر به دست آورده است.
ماه زمین، در نتیجه برهم كنشهای كشندی، با خزشی آرام از زمین دور می شود، قمری كه به آرامی و به صورت مارپیچ به گرد سیاره مادرش می چرخد. اما ظاهراً قمر زهره این چنین نبوده است.
بر اساس مدل، زهره پس از حدود 10 میلیون سال دیگر بار به ضربه ای مهیب تن داده است.آن طور كه آلمی می گوید، برخورد دوم درست در جهت عكس برخورد اول رخ می دهد كه موجب معكوس شدن جهت چرخش زهره به دور محورش شده بود. جهت جدید چرخش زهره موجب شد تا زهره نیروی مداری قمرش را به وسیله نیروی كشند بیش از پیش جذب نماید. بنابراین قمر زهره به طور مارپیچ به گرد زهره چرخید و رفته رفته به آن نزدیك شد تا اینكه با سیاره برخورد كرد و طی این رویداد مهیج و مهلك با زهره ادغام یا تركیب شد.
آلمی میگوید: با این مدل نه تنها ما دلیل عدم وجود قمر را در مورد زهره توجیه كرده ایم بلكه به خوبی علت آهنگ كند گردش فعلی (و جهت گردش) زهره را نیز توضیح داده ایم. اگر قمر دومی در پی برخورد دوم شكل گرفته باشد، آن نیز سرنوشتی همانند قمر اول را پیدا كرده و به سمت زهره كشیده شده و نابود گردیده است.
مدل به ما اجازه می دهد كه بیش از دو برخورد را نیز در نظر بگیریم، اما احتمال اینكه زهره در برابر چندین برخورد بزرگ دوام آورده باشد پائین است. آلمی می گوید: شما می توانید این مدل را با برخوردهای متعدد درنظر بگیرید، اما فرضیه این بوده است كه برخوردها سهم ناچیزی در وضعیت نهایی سیاره داشته اند.