نيل آرمسترانگ در سال ۱۹۹۹ با همسرش کارول ازدواج کرده و همواره در انظار عمومی و پروژه های مختلف علمی حضور داشت. در ماه فوريه سال جاری ميلادی، شش ماه پيش، در مراسم تقدير از «جان گلن» اولين فضانورد آمريکايی که مدار زمين را دور زد، حاضر شده بود. بر اساس گزارشی از شبکه ای-بی-سی آمریکا آرمسترانگ از سه هفته پيش به عارضه ای قلبی دچار شده بود. در ادامه این مقاله به شرح کامل زندگی او خواهیم پرداخت...
نیل الدن آرمسترانگ (به انگلیسی: Neil Alden Armstrong) فضانورد آمریکایی (متولد ۵ اوت ۱۹۳۰ در واپاکونتا، اوهایو، آمریکا - درگذشته ۲۵ اوت ۲۰۱۲ در کلمبوس، اوهایو)، نخستین انسانی است که طی ماموریت آپولو ۱۱ در ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ (۲۹ تیر ۱۳۴۸) بر کره ماه گام نهاد. وی فضانورد سابق ناسا، خلبان آزمایش کنندهٔ، مهندس هوافضا، استاد دانشگاه و خلبان نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود.
وی قبل از فضانوردی، در نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بود و در جنگ کره خدمت می کرد. پس از پایان جنگ، آرمسترانگ به عنوان یک خلبان آزمایش کننده در کمیتهٔ مشورتی ملی هوانوردی و ۹۰۰ پرواز با انواع هواپیما انجام داد. او از دانشگاه پوردو و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی فارغ التحصیل شد.
آرمسترانگ پس از ترک سپاه در سال ۱۹۶۲ به ناسا پیوست. اولین پرواز او در ناسا، فرماندهی او در پرواز جمینای ۸ در سال ۱۹۶۶ بود و به معدود شهروندان آمریکایی تبدیل شد که به فضا سفر کرده است. او در این ماموریت دو فضاپیمای سرنشین دار را به دیوید اسکات رساند. دومین و آخرین پرواز فضایی او، پرواز آپولو ۱۱ و فرماندهی ماموریت بود که سرانجام با باز آلدرین در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹ برای اولین بار بر روی کره ماه فرود آمد. آرمسترانگ و آلدرین بر سرح ماه گام نهادند و ۲ ساعت و نیم روی ماه کاوش کردند در حالی که مایکل کالینز که در ماژول فرماندهی منتظر آن ها بود. به آرمسترانگ، آلدرین و کالینز مدال ریاست جمهوری آزادی از ریچارد نیکسون، مدال فضایی کنگره از رئیس جمهور جیمی کارتر در سال ۱۹۷۸ و مدال طلای کنگره در سال ۲۰۰۹ اهدا شد.
فضانوردان آپولو ۱۱ از چپ به راست نیل آرمسترانگ، مایکل کالینز، و باز آلدرین
زندگینامه
نیل آرمسترانگ حاصل ازدواج استفان کونیگ آرمسترانگ و ویولا لوئیس انگل است و در شهر اوهایو به دنیا آمد. نیل از تبار اسکاتلندی-ایرلندی و آلمانی است و دو خواهر و برادر کوچک تر دارد. پدرش استفان آرمسترانگ، حسابرس دولت ایالتی اوهایو بوده است و بارها در سراسر کشور نقل مکان کرده است. گفته می شود که نیل قبل از تولد ۱۵ سالگی اش در ۲۰ شهر مختلف زندگی کرده است. او به شدت به پرواز علاقه داشت. پدر او برای تحصیل نیل در دبیرستان "بلوم"، برای آخرین بار در سال ۱۹۴۴ به شهرستان واپاکونتا نقل مکان کرد. آرمسترانگ در ۱۵ سالگی شروع به یادگیری درس پرواز در فرودگاه این شهرستان کرد و گواهینامهٔ پرواز رانندگی خود را به دست آورد. او پسری فعال بود و سرانجام رتبهٔ عقاب دیده بان را به دست آورد. به عنوان یک بالغ، با دریافت جایزهٔ دیده بان عقاب و جایزهٔ نقره ای بوفالو به رسمیت شناخته شد.
در سال ۱۹۴۷، آرمسترانگ تحصیل در رشتهٔ هوافضا در دانشگاه پردو را آغاز کرد. او تنها فرد در خانواده اش بود که در دانشگاه پذیرفته شد. او مدرک لیسانس را در رشتهٔ علوم در مهندسی هوانوردی در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه پردو دریافت کرد و در سال ۱۹۷۰ در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی، کارشناسی ارشد در رشتهٔ علوم در مهندسی هوافضا گرفت. آرمسترانگ دارای دکترای افتخاری از تعدادی دانشگاه هاست.
خدمات نیروی دریایی
در تاریخ ۲۶ ژانویه سال ۱۹۴۹، از نیروی دریایی با آرمسترانگ تماس گرفته شد و گزارش رسید که نیل باید به ایستگاه پنساکولا، فلوریدا برای آموزش پرواز برود. در تاریخ ۱۶ اوت ۱۹۵۰، دو هفته پس از تولد ۲۰ سالگی آرمسترانگ، متوجه شد که به عنوان هوانورد به طور کامل به نیروی دریایی راه یافته است.
او به عنوان ناوگان حمل و نقل هوایی خدمات اسکادران ۷ در سن دیگو منصوب شد. دو ماه بعد، او به عنوان جنگندهٔ اسکادران ۵۱ (VF-51) یک اسکادران تمام جت، انتخاب شد و اولین پرواز خود را در یک هواپیمای جت F9F-2B در تاریخ ۵ ژانویه ۱۹۵۱ انجام داد. او در ماه ژوئن، اولین فرود جت خود را با یک یو اس اس اسکس انجام داد و همان هفته، از دانشجوی سال دوم نیروی دریایی به ناوبان دوم ارتقا یافت. در پایان ماه، با VF-51 برای جنگ کره عازم کره جنوبی شد.
آرمسترانگ اولین اقدام در جنگ کره را در تاریخ ۲۹ اوت ۱۹۵۱ انجام داد. در ۳ سپتامبر ۱۹۵۱، آرمسترانگ مسلح، در روستای مجون در غرب وونسان ، در حالی که تجهیزات نظامی حمل و نقل می کرد، متوجه یک بمب گذاری شد و با یک F9F آن بمب را آتش زد. او هنگام به دست آوردن کنترلش در ارتفاع حدود ۲۰ فوت (۶٫۱ متر)، قسمت متحرک بال راست هواپیمایش کنده شد. سپس در انتظار نجات یک هلی کوپتر نیروی دریایی ماند و در نتیجه هواپیمایی در نزدیکی پوهانگ رسید و آرمسترانگ را نجات داد. به خاطر این اشتباه آرمسترانگ، آقای میت از مدرسهٔ پرواز یک جیپ او را برداشت.
آرمسترانگ در جنگ کره، بیش از ۷۸ ماموریت انجام داد و در مجموع در این جنگ ۱۲۱ ساعت روی هوا بود که بیشتر آن ها را در ژانویه ۱۹۵۲ انجام داد. او موفق به دریافت ۲۰ مدال هوایی، ۲۰ ماموریت رسمی، ستارهٔ طلای ۲۰، مدال خدمات کره ای و مدال تعهد شد. او در سن ۲۲ سالگی در تاریخ ۲۳ اوت ۱۹۵۲، نیروی دریایی را ترک کرد و به ستوان تبدیل شد.
عکس رسمی نیل آرمسترانگ در ماموریت آپولو
سال های دانشکده
پس از استعفا از نیروی دریایی، آرمسترانگ به دانشگاه پوردو بازگشت و بهترین نمراتش را در چهار ترم اول گرفت. نمرات نهایی او ۴٫۸ از ۶ بود.آرمسترانگ لیسانس خود را در رشتهٔ مهندسی هوانوردی در سال ۱۹۵۵ از دانشگاه پوردو گرفت و فارغ التحصیل شد.
نیل با ژانت الیزابت شیرون که در در دانشگاه پوردو درس اقتصاد خانه را می خواند، ازدواج کرد. آن ها در تاریخ ۲۸ ژانویه سال ۱۹۵۶، در کلیسای جماعت در ویلمت در ایلینویز ازدواج کردند.
این زوج دارای سه فرزند به نام های اریک، کارن و مارک هستند. در ماه ژوئن سال ۱۹۶۱، تشخیص داده شد که کارن در قسمت میانی مغزش تومور دارد. سرانجام با اشعه ایکس او را درمان کردند. اما سرانجام کارن در تاریخ ۲۸ ژانویه ۱۹۶۲، به دلیل تضعیف سلامتی اش فوت کرد.
نیل آرمسترانگ بعدا کارشناسی ارشد را در رشتهٔ علوم در مهندسی هوانوردی در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گرفت.
خلبان آزمایش کننده هواپیما
به دنبال فارغ التحصیلی آرمسترانگ در دانشگاه پوردو، وی تصمیم گرفت به عنوان خلبان آزمایشی هواپیما کار کند. او در این کار موفق بود و ۹۰۰ پرواز با انواع هواپیما انجام داد. او در کمیتهٔ مشورتی ملی هوانوردی ایستگاه پرواز، با سرعت در پایگاه نیروی هوایی پرواز می کرد. از روی لئامت آرمسترانگ، کارش فقط چند ماه در کیولند به طول انجامید و در ماه ژوئیه ۱۹۹۵، او به ادواردز ای اف بی بازگشت.
آرمسترانگ در روز اول خود در ادواردز اف بی ای در تاریخ ۲۲
مارس ۱۹۵۶، با یک هواپیمای آزمایشی بمب افکن پرواز کرد و آسیب دید. وی در صندلی راست Superfortress B-29 نشسته بود.
حرفه فضانوردی
هیچ لحظه ای در تصمیم آرمسترانگ تعیین کنندهٔ تبدیل شدن او به فضانورد نبود. او در سال ۱۹۵۸، برای انسان در فضای Soonset در برنامهٔ نیروی هوایی ایالات متحده آمریکا انتخاب شد. در نوامبر ۱۹۶۰، آرمسترانگ به عنوان بخشی از گروه آزمایشی X20 Dyna-Soar به عنوان هواپیمای فضایی نظامی انتخاب شد و در تاریخ ۱۵ مارس ۱۹۶۲، او به عنوان یکی از ۶ خلبان برتر و مهندسین هواپیمای نظامی در هنگام پرواز انتخاب شد.
در ماه های پس از اعلام گروه دوم فضانوردان ناسا و برنامهٔ آپولو، آرمسترانگ بسیار هیجان زده شد. حدود ۱ هفته بعد از ۱ ژوئن ۱۹۶۲، آرمسترانگ که در نزدیک ادواردز کار می کرد، مشغول به کار در مرکز فضاپیمای سرنشین دار شد.
در تاریخ ۱۳ سپتامبر ۱۹۶۲، دک اسلایتون با آرمسترانگ تماس گرفت و از او درخواست کرد که به سپاه فضانوردان ناسا بپیوندد. آرمسترانگ هم بدون تردید این پیشنهاد را پذیرفت. سه روز بعد، روزنامه ها گزارش دادند که وی "اولین فضانورد غیر نظامی" است. وی یکی از دو فضانورد غیر نظامی بوده است در حالی که الیوت یعنی نفر دوم، خلبان نیروی دریایی بوده است.
برنامه جمینای
جمینای ۸
در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۱۹۶۵، آرمسترانگ به عنوان خلبان فرماندهی و دیوید اسکات به عنوان خلبان سفینهٔ جمینای ۸ اعلام شد. اسکات قبلا در یک ماموریت دیگر نیز بوده است. در تاریخ ۱۶ مارس ۱۹۶۶، جمینای ۸ راه اندازی شد و با موفقیت و اتصال با سفینهٔ بدون سرنشین دار Agena پایان یافت و این ماموریت، دومین ماموریت فوق العادهٔ اسکات بود. در مجموع جمینای ۸، ۷۵ ساعت و ۵۵ دقیقه در فضا بود.
نخستین اتصال بین دو فضاپیما با موفقیت در مدار بعد از ۶:۳۰ ساعت به پایان رسید. با توجه به عدم وجود پوشش ایستگاه های ردیابی در کل مدار، تماس جمینای ۸ با
زمین قطع شده بود و جمینای ۸ به سرعت دور خود می چرخید.
آرمسترانگ اقدام به تصحیح موقعیت و سیستم مانور مداری (OAMS) در فضاپیمای جمینای ۸ کرد. در مشاوره از یک مرکز کنترل ماموریت قبلی، فضانوردان مجبور شدند جمینای ۸ و Agena را از هم جدا کنند. با این کار نه تنها چرخیدن سفینه تمام نشد بلکه سرعتش افزایش چشمگیری پیدا کرد و در هر ثانیه یک بار دور خود می چرخید. این بدین معنا بود که در کنترل موقعیت سفینه، مشکلی پیش آمده بود. آرمسترانگ به این نتیجه رسید که تنها راه ممکن ورود مجدد سیستم کنترل (RCS) و خاموش کردن (OAMS) هاست. سرانجام فضانوردان بدون هیچ موفقیتی به زمین رسیدند و جان خود را نجات دادند.
پس از این ماجرا انتقادهای زیادی از آرمسترانگ و اسکات صورت گرفت. مردم در دفتر فضانوردان به خصوص والتر کانینگهام گرد آمده بودند و بعضی ها می گفتند:
آرمسترانگ و اسکات نقص چنین حادثه ای را نادیده گرفته بودند و اگر آرمسترانگ در ماموریت نجات، سیستم کنترل (RCS) را وارد نمی کرد، فضانوردان صدها هزار کیلومتر دور از خانه جان می دادند.
این انتقادهای بی اساس زیاد شده بود. ژن کرانس نوشت:
واکنش آموزش دهندگان فضانوردان را دیدم. آن ها نباید واکنشی نشان می دادند چرا که خودشان به فضانوردان اشتباه آموزش داده بودند.
پس از این ماجرا آرمسترانگ افسرده شد.
جمینای ۱۱
آرمسترانگ در آخرین ماموریت خود در طول پروژه جمینای، به عنوان فرماندهٔ جمینای ۱۱ انتخاب شد. وی برای این سفر کاملا آموزش دیده بود. این فضاپیما دو فضانورد داشت که نفر دیگر، یک خلبان تازه کار به نام ویلیام آندرس بود. سرانجام جمینای ۱۱، در تاریخ ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۶ به فضا پرتاب شد. سرانجام این ماموریت با موفقیت به پایان رسید.
پس از این سفر، رئیس جمهور لیندون جانسون، آرمسترانگ و همسرش را برای شرکت در یک مهمانی دوستانه به آمریکای جنوبی دعوت کرد. هم چنین در این دوره، ۱۱ کشور و ۱۴ شهر بزرگ به خصوص پاراگوئه و برزیل، آرمسترانگ را دعوت کردند.
برنامه آپولو
در تاریخ ۲۷ ژانویه ۱۹۶۷ و تاریخ آتش گرفتن آپولو ۱، آرمسترانگ در واشنگتن دی سی همراه گوردون کوپر، دیک گوردون، جیم لاول و اسکات کارپنتر در حال امضای معاهدهٔ سازمان ملل متحد فضا بودند.
در تاریخ ۵ آوریل ۱۹۶۷، ۱۷ فضانورد با اسلایتون دک ملاقات کردند و دربارهٔ آتش گرفتن آپولو ۱ بحث کردند. اولین چیزی که اسلایتون گفت:
« مردی که اولین ماموریت فرود بر ماه را اجرا می کند و برای اولین بار روی ماه پا می گذارد، از مردان این اتاق است. »
اسلایتون هم چنین دربارهٔ ماموریت های برنامه ریزی شده صحبت کرد و آرمسترانگ یکی از خدمه های پشتیبان آپولو ۸ شد. سرانجام وی به عنوان فرماندهٔ آپولو ۱۱ انتخاب شد.
ناسا برای این سفینهٔ خرج های بسیار زیادی کرد. فقط به فضانوردان سه ماه آموزش فرود روی ماه را دادند. فضاپیمای آپولو ۱۱، جلوی موشک ساتورن-۵، یک موشک چهار مرحله ای نصب شده بود.
قدم بر ماه
آپولو ۱۱
پس از خدمت آرمسترانگ به عنوان فرماندهٔ پشتیبان آپولو ۸، وی در تاریخ ۱۱ دسامبر ۱۹۶۸، به عنوان فرماندهٔ آپولو ۱۱ انتخاب شد. در یک جلسهٔ ناسا، اسلایتون به آرمسترانگ گفت که او در این سفر دو همکار دیگر دارد. باز آلدرین به همراه آرمسترانگ در گردونهٔ ماه نشین «عقاب» است و به نوعی جایگزین جیم لاول است و مایکل کالینز در گردونهٔ فرماندهی «کلمبیا» در مداری دور ماه گردش می کند. آرمسترانگ بعد از ۱ روز اندیشیدن به اسلایتون گفت:
« من تا به حال با آلدرین هیچ مشکلی نداشتم ولی لاول گاهی اوقات دستورات من را اجرا نمی کرد. به هر حال بهتر است که آلدرین همراه من باشد و هم چنین در رتبه بندی از لاول بالاتر است. »
در مارس ۱۹۶۹، جلسه ای بین اسلایتون، جورج کم، باب گیلروت و کریس کرافت برگزار شد و به طور قطعی مشخص شد که فضانورد خوش بخت آپولو ۱۱، آرمسترانگ است. در یک کنفرانس مطبوعاتی در تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۶۹، گفته شد که آرمسترانگ از دریچهٔ سمت راست LM از فضاپیما خارج می شود.
سفر به ماه
هنگام پرتاب موشک ساترن ۵ به فضا، در اثر سرعت بسیار بالا، ضربان قلب آرمسترانگ به ۱۱۰ در دقیقه رسید. او به یاد سرعت فضاپیمای جمینای ۸ افتاد و سعی کرد خود را کنترل کند. این توانایی او باعث شد که بیماری فضایی نگیرد. هم چنین دو فضانورد دیگر آپولو ۱۱ هم بیماری فضایی نگرفتند. آرمسترانگ با انجام عملیات آکروباتی در هواپیما، باز هم نتوانست حالت تهوع نگیرد.
هدف فضاپیمای آپولو ۱۱، فرود بر نقطه ای خاص و ایمن از کرهٔ ماه بود. سه دقیقه مانده به فرود روی ماه، سفینه به درون چاله های فضایی افتاد و مثل توپ در فضا رها بود و به سرعت به سوی ماه می رفت. زنگ های خطر به صدا درآمده بودند و کامپیوترها مدام هشدار می دادند که نمی توانند این همه اطلاعات را پردازش کنند. سوخت سفینه هم تقریبا داشت تمام می شد.
آرمسترانگ با نگاه با سطح ماه دریافت که آن ها مستقیم به سوی تخته سنگ ها می روند. اگر فضانوردان کاری نمی کردند، مسافرت شان با یک انفجار تماشایی به پایان می رسید. او میدانست که باید چه کار کند. او هدایت سفینه را از دست کامپیوتر خارج کرد و خودش هدایت سفینه را بر عهده گرفت. سرانجام مسیر سفینه را عوض کرد، ولی فضایی که او برای فرود برگزیده بود، کاملا از تخته سنگ بود. آرمسترانگ آخرین شانس خود را امتحان کرد و برای آخرین بار مسیر سفینه را عوض کرد. سرانجام فضایی صاف پدیدار شد. در کمتر از ۳۰ ثانیه مانده به فرود بر ماه، سفینه را خاموش کرد تا خودش فرود بیاید. سرانجام در تاریخ ۲۰ ژوئیه ۱۹۶۹، اولین فضاپیمای انسان در ساعت ۲۰:۱۷:۳۹ بر روی ماه فرود آمد. پایه های فضاپیما، ۵ تا ۱۰ سانتی متر در ماه فرو رفت. سرانجام فضانوردان تمام امکانات رفتن از ماه را آماده کردند تا اگر اتفاقی افتاد، به سرعت از ماه دور شوند.
اولین پیاده روی در ماه
پس از فرود دریچه باز شد و آرمسترانگ از نردبان پایین رفت. در یک قدم مانده به ماه، او سطح ماه را توصیف کرد: «من حالا در حال رفتن به ماه هستم.»
او سپس خود را برای گذاشتن پاهایش روی ماه آماده کرد. سرانجام نیل آرمسترانگ، در تاریخ ۲۱ ژوئیه ۱۹۶۹، در ساعت ۰۲:۵۶، در یک لحظهٔ تاریخی، پای چپش را روی ماه گذاشت. سرانجام یک جملهٔ بسیار معروف گفت:
«این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است. »
آن زمان به دلیل کمبود و محدودیت امکانات، مردم فکر می کردند که متن اصلی این جملهٔ آرمسترانگ، همین بوده است ولی پیتر شان فورد، در استرالیا با برنامه نویسی کامپیوتر ادعا کرد که متن دقیق جملهٔ آرمسترانگ این بوده است: «این گامی کوچک برای یک مرد و جهشی بزرگ برای بشریت است.» آرمسترانگ هم در جواب گفت که این جملهٔ را تصادفی گفته است و منظور خاصی از کلمهٔ "یک مرد" نداشته است و منظورش مردم بوده است.
وقتی که آرمسترانگ در شبکهٔ بی بی سی و بسیاری از کانال های دیگر سراسر جهان، زندگی نامهٔ خود را بازگو می کرد، از ۳٫۶۳۳ میلیارد نفر جمعیت دنیا، این برنامه ۴۵۰ میلیون شنونده داشت.
حدود ۲۰ دقیقه پس از پیاده روی آرمسترانگ در ماه، باز آلدرین هم از نردبان پایین آمد و در سطح ماه پیاده روی کرد. سرانجام دو فضانورد فعالیت ها و آزمایش هایی روی ماه انجام دادند. در اولین فعالیت هایشان، پرچم ایالات متحده آمریکا را در سطح ماه کاشتند و عکس های متعددی گرفتند. پرچم مورد استفاده در این ماموریت، یک میلهٔ فلزی بود که پرچم ایالات متحده آمریکا، بالای آن بسته شده بود. در عکس ها نشان داده شده است که پرچم آمریکا کمی موجدار است و به نظر می رسد که در ماه، نسیم های کوچکی وجود دارد. پس از کاشت پرچم، ریچارد نیکسون، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، از دفترش با فضانوردان تماس تلفنی گرفت. ریچارد نکسون حدود یک دقیقه صحبت کرد و آرمسترانگ سی ثانیهٔ بعد به او پاسخ داد. هم چنین آرمسترانگ آزمایش های زیادی در ماه انجام داد که برخی از این آزمایش ها عبارتند از:
آزمایشهای مقاومت مصالح، برای شناخت بیشتر خصوصیات فیزیکی مواد سطح کرهٔ ماه
- جمعآوری مقداری از بادهایی که در سطح ماه میوزد، برای آزمایش در زمین
- آزمایشهای زلزله نگاری برای بررسی اعماق سطح کره ماه
- تعیین فاصلهٔ میان ماه و زمین با کمک لیزر
- آزمایشهایی روی گرد و غبار سطح ماه
در کل ماموریت آپولو ۱۱، فقط پنج عکس از آرمسترانگ گرفته شده است. بیشترین عکس های این ماموریت از باز آلدرین گرفته شده است. معروفترین عکس آپولو ۱۱، عکس باز آلدرین است که روی کلاه او آرمسترانگ دیده می شود که در حال پیاده روی در ماه است.
پس از آزمایش های علمی، آرمسترانگ بیشترین فاصله از فضاپیما را گرفت و برای قدم زدن، ۵۹ متر از فضاپیما فاصله گرفت. آخرین کار آرمسترانگ، یادبود از فضانوردان مرحوم شوروی مانند یوری گاگارین، لادیمیر کومارو، و فضانوردان مرحوم آپولو ۱ یعنی، گاس گریسوم، وایت اد و راجر چافی بود. فضانوردان آپولو ۱۱، تنها ۲:۳۱:۴۰ در ماه راهپیمایی کردند. این راهپیمایی، کوتاهترین راهپیمایی در ماه بود. در حالی که بیشترین راهپیمایی در ماه را فضانوردان آپولو ۱۷ انجام دادند که بیش از ۲۲ ساعت صرف بررسی سطح ماه کردند.
بازگشت به زمین
بعد از ۲:۳۱:۴۰ پیاده روی روی ماه، فضانوردان وارد فضاپیما شدند و دریچه بسته شد. آرمسترانگ و آلدرین در حالی که برای پرتاب از سطح ماه آماده بودند، فهمیدند که سوئیچ جرقهٔ موتور برای پرتاب از ماه شکسته است. آن ها با استفاده از بخشی از یک قلم، سوئیچ را تحت فشار قرار دادند و با فضاپیما به سمت زمین پرتاب شدند. آن ها در اولین کار خود، فضاپیما را به گردونهٔ فرماندهی "کلمبیا" که مایکل کالینز در آن قرار داشت، اتصال دادند. سه فضانورد به زمین بازگشتند و در اقیانوس آرام، در یک (USS Hornet (CV-12 فرود آمد.
پس از ۱۸ روز قرنطینهٔ فضانوردان، تا اطمینان حاصل شد که آن ها هیچ گونه عفونت و بیماری از ماه نگرفته اند، ۴۵ روز در ایالات متحده آمریکا بودند. آرمسترانگ پس از آن، به ویتنام سفر کرد. در ماه مه سال ۱۹۷۰، به اتحادیه جماهیر شوروی سفر کرد. پس از ورود به لنینگراد در لهستان، او به مسکو سفر کرد و با الکسی کوسیگین ملاقات کرد. پس از آن نیز به مرکز آموزش یوری گاگارین رفت. در پایان روز، با دیدن ویدئوی پرتاب با تاخیر سایوز ۹ تعجب کرد.
تصویری از نیل آرمسترانگ در اواخر زندگی
زندگی پس از آپولو
آموزش
آرمسترانگ در مدت کوتاهی پس از پرواز آپولو ۱۱، اعلام کرد که برنامه ریزی کرده است که دوباره در فضا پرواز کند. او به عنوان معاون مدیر دیپلم برای هوانوردی دفتر تحقیقات و فن آوری پیشرفته منصوب شد اما تنها در آن جا یک سال خدمت کرد و در سال ۱۹۷۱ استعفا داد.
آرمسترانگ قبول کرد که در گروه مهندسی هوافضا در دانشگاه سینسینتی تدریس کند. عنوان رسمی او در دانشگاه سینسینتی، استاد دانشگاه مهندسی هوافضا بود. پس از تدریس به مدت هشت سال، او در سال ۱۹۷۹، بدون دلیل استعفا داد.
تحقیقات تصادف ناسا
آرمسترانگ در دو تحقیق و بررسی پرواز فضایی، دچار حادثه شد. اولین حادثه در سال ۱۹۷۰، پس از آپولو ۱۳ بود. آرمسترانگ شخصا مخالف توصیهٔ این گزارش بود و دوباره مخازن اکسیژن که منابع انفجار هستند را طراحی کرد. در سال ۱۹۸۶، رونالد ریگان، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، آرمسترانگ را به عنوان کمیسیون راجرز منصوب کرد که به بررسی فاجعهٔ شاتل فضایی چلنجر که در همان سال رخ داد بپردازد.
فعالیت های کسب و کار
پس از این که آرمسترانگ از ناسا در سال ۱۹۷۱ بازنشسته شد، کارهای زیادی برای کسب و کار انجام داد. او برای اولین بار برای شرکت خودرو سازی کرایسلر در ژانویه ۱۹۷۹، تبلیغ کرد. در آن زمان آرمسترانگ دچار مشکل مالی بود. او به عنوان سخنگوی شرکت های دیگر، مانند شرکت عمومی و انجمن بانکداران آمریکا کار کرده است. او فقط به عنوان سخنگو برای کسب و کار در ایالات متحده آمریکا کار می کند.
در کنار کارهای سخنگو، او در هیئت مدیرهٔ چند شرکت، مسابقهٔ دو ماراتون، Learjet، شرکت برق و گاز سینسیناتی، صدا و سیما، هواپیمایی ایالات متحده آمریکا، شرکت ایتون، سیستم AIL، و تیوکول خدمت کرده است. او به عنوان رئیس هیئن مدیرهٔ شرکت EDO در سال ۲۰۰۲ بازنشسته شد.
آرمسترانگ در ایران
ساعت ده و نیم بامداد روز سوم آبان سال ۱۳۴۸ هجری خورشیدی، نیل آرمسترانگ به همراه ادوین آلدرین، مایکل کالینز و یک هیئت سینفری از فضانوردان به ایران آمدند. در این زمان، آرمسترانگ سفر خود به ماه را در تهران شرح داد. مقارن ساعت یک بعد از ظهر، فضانوردان در مسیر میدان بهارستان قرار گرفتند.
مرگ
آرمسترانگ در ۷ آگوست ۲۰۱۲ به دلیل مسدود شدن شریانهای کرنرش تحت عمل جراحی قرار گرفت.او در ۲۵ آگوست ۲۰۱۲ و در سن 82 سالگی بر اثر عوارض ناشی از جراحی در بیمارستانی واقع در کلمبوس اوهایو درگذشت.
منبع : سایت نجوم ایران
گردآوری و تالیف از رفیع رنگرز
منابع تکمیلی:
CNN / شبکه تلويزيونی ای بی سی / آسیموف، ایزاک، دانشنامه جهان / ویکیپدیای انگلیسی / روزنامه اطلاعات ت ۳/۸/۱۳۴۸