مدیر موسسه ایکسپرایز که با ارایه جایزهای ده میلیوندلاری، بخش خصوصی را وارد برنامههای فضایی کرد، از برنامههای جوایز تشویقی خود برای بهبود شرایط زندگی انسان سخن میگوید.پیتر دیاماندیس، مدیراجرایی موسسه ایکس پرایز قصد دارد از غرایز رقابتی انسان برای بهتر کردن دنیا استفاده کند. وی پس از اهدای 10 میلیون دلار به نخستین گروه خصوصی مخترع فضاپیمای زیرمداری، اکنون جنبههای جایزه ایکس پرایز خود را به قلمرو زمین گسترش داده و بخشهای چون مهندسی خودرو و سلامت را به آن افزوده است. در حالی که وی هنوز میلیاردها دلار پول صرف ایستگاه فضایی بینالمللی میکند، اخیرا با همکاری آیندهنگری به نام ری کرتزول، دانشگاه منحصربهفرد سینگیولاریتی را تاسیس کرده است. در این دانشگاه افراد برای فکر کردن در مورد مسائل جهانی تربیت میشوند. وی در گفتگو با نیوساینتیست از ماجراجوییهایش بیرون و روی زمین سخن میگوید.
اولا به عنوان انسان همه ما مستعد رقابت هستیم؛ ما این کار را در ورزش یا تجارت انجام میدهیم. و به همین دلیل خطر میکنیم. ثانیا، اگر قصد داشته باشید کاری را به تنهایی انجام دهید این عمل متهورانه یا عجیب و غریب تصور میشود و شما شکست میخورید. مردم میگویند: «به این احمق نگاه کنید، او سعی کرد آن کار دیوانهوار را انجام دهد.» با این حال اگر هدف دشوار و بزرگی وارد ماجرا شود و شما شکست بخورید، حرف مردم این خواهد بود:« تلاش خوبی بود. حیف شد موفق نشدی.» فلسفه این جوایز این است که دیدگاه مردم را نسبت به خطرپذیری شما تغییر میدهد.
چطور جوایز را به چیزی که برای جامعه مفید است تبدیل میکنی؟
وقتی ما جایزهای را طراحی میکنیم، بسیار مهم است که این جایزه گروه و فناوری مورد استفاده را به جایی برساند که بعدا تجارت بتواند وارد آن شود. اینکه نتیجه کار در یک کتاب رکوردها ثبت شده یا از موزهها سردرآورد، برای من هیچ ارزشی ندارد. برای ما موفقیت یعنی، صنعتی بر پایه این کاربزرگ شکل گرفته است.
ایکسپرایز-انصاری قرار بود به نوعی صنعت توریسم فضایی تبدیل شود. حالا که آپولو در حال پیوستن به تاریخ است، آیا نگران نیستی که علاقه به فضا نیز کاهش یابد؟
از اینکه آپولو به گذشته ملحق میشود، خوشحالم؛ زیرا مدت زیادی بود که اهدافمان را بر آپولو استوار کرده بودیم. امروز خیلی مهم است که مردم را با روشهای جالبتری به فضا علاقمند کنیم. این یعنی تبدیل فضا به تجربهای شخصی نه یک تجربه دست سوم. خطر کردن همیشه ما را به جلو میبرد.
حالا که صحبت از خطر کردن شد، باید بگویم شما در تجارت هواپیمای بیوزنی Zero G خود، پروازهایی را برای توریستهای فضایی که علاقمند به تجربه سقوط آزاد هستند در نظر گرفتهای؛ مثل تجربه استفن هاوکینگ در سال 2007. قرار دادن استفن هاوکینگ در Zero G چگونه بود؟
از همان ابتدا من مطمئن بودم که این، فرصتی استثنایی است و همه خوششان خواهد آمد. افرادی هم بودند که به من میگفتند: «تو دیوانهای. تو استفن هاوکینگ را میکشی و شرکت را از بین میبری.» اما وقتی کار با برنامهریزی انجام شد، واقعا آسان و جالب بود.
پیتر دیاماندیس چه زمانی به فضا میرود؟
این سوال من هم هست. وقتی پروازهای زیرمداری حرکت کنند، من روی یکی از آنها خواهم بود. میتوانم مبلغ 100 هزار دلار برای این کار بپردازم. اما در مورد 40 میلیون دلار سفر به مدار باید بگویم به محض این که بتوانم این مبلغ را تهیه کنم، میروم. اما الان نمیتوانم.
شما در عین حال در تلاش برای تثبیت جایزهای برای مراقبتهای بهداشتی هم هستی. چطور میتوان با یک جایزه، مراقبتهای بهداشتی را بهبود بخشید؟
راستش من هم اول در این مورد تردید داشتم. چیزی را که قادر به اندازهگیری آن نیستی، نمیتوانی تغییر دهی و در مورد مراقبتهای بهداشتی هیچ معیار درستی برای سلامت جامعه وجود ندارد. اگر بگویید جامعهای سالم است، از کجا میدانید؟ بنابراین ما چیزی به نام فهرست سلامت جامعه ایجاد کردیم که شامل مواردی چون تعداد روزهای غیبت در کار، تعداد موارد حضور در بیمارستان، تعداد مرگ و میر و غیره است. کار ما دعوت گروهها برای بررسی این موضوع است که ببینیم چطور میتوان سلامت یک جامعه 10 هزار نفری را در مدت سه سال 50 درصد بهبود بخشید.
شما همچنین دانشگاه منحصر به فردی را راهاندازی کردهای. این دانشگاه چه تفاوتی با دیگر موسسات آموزش عالی دارد؟
ما به جای تمرکز بر توالی دی.ان.ای یا شبکههای یونی یا کدهای کامپیوتری، شما را به عمق مسائل میبریم تا بتوانید به مشکلات جهانی فکر کنید. قوانین دیگری هم وجود دارند. در این دانشگاه شما در مورد روبوتیک و نانوتکنولوژی و تعامل انسان با ماشین آموزش میبینید. ما تابستان امسال نخستین کلاسهای خود را برگزار کردیم و دانشجویان حاضر در این کلاسها شش شرکت راهاندازی کردند. پس این کار شدنی است.
میخواهی با این دانشگاه به چه اهدافی برسی؟
امیدوارم شبکهای از افراد با تمرکز بر مشکلات جهانی درست کنیم و سپس آنها را برای ایجاد دگرگونی مجهز کنیم. من میخواهم نسل جدیدی از تحلیلگران را تربیت کنم که این مشکلات را در مسیری که پیشینیان نرفتهاند، حل کنند. در کل از آنجا که موسسه ایکسپرایز اهداف را مشخص میکند، امیدوارم گروههایی برای رقابت با آنها بوجود آیند.
آیا تا به حال به مشکلی برخوردهای که با جوایز تشویقی قابل حل نباشند؟
یکی از اساسیترین مشکلات زمین، نابرابری است که تا به حال جایزه مناسبی برای آن پیدا نکردهام.
فاطمه محمدینژاد از خبرانلاین