سایر خبرها سایر سایت ها و خبرها زندگی در یک منظومه خورشیدی در حال مرگ


زندگی در یک منظومه خورشیدی در حال مرگ

امروزه در سایت های مختلف اینترنتی هیجان و هیاهوی زیادی در مورد تقویم مایا ها که در سال 2012 تمام می شود وجود دارد که گویا از طریق رویداد های مختلف نجومی مانند: برخورد سیارک های عظیم با زمین، ابرنواختر (انفجار ستاره ی) یا حتی "انرژی" احتمالی از مرکز کهکشان راه شیری پایان جهان را پیش گویی می کنند. در ضمن علاقمندان زیادی وجود دارند که می خواهند بدانند سال 2012 چه اتفاقی می افتد و حتی چندین تن از دوستان در سایت آسمان کابل پیام گذاشته بودند که می خواهند در مورد سال 2012 همه اطلاعات را بدانند.


 

ولی واقعیت این است که مایا ها فقط و به سادگی دوره نجومی را دنبال نموده بودند و بیمار روانی نبودند که پایان جهان را پیش گویی کنند. 

 دل مشغولی های این دست الهام بخش داستان های تخیلی علمی برای شرح پایان زمین شده که مجموعه تلویزیونی اخیر بنام برخورد و طرح تصویری تازه در مورد سال 2012 شامل آنها بوده و به مثابه " یک ماجرای حماسی چنان دگرگونی های طبیعی را شرح میدهند که گویا جهان نابود می شود و میان بازماندگان جنگ و خونریزی صورت میگیرد".

  

 

 

 

امروزه اخترشناسان برای کشف سرنوشت بسیار بسیار دور منظومه شمسی نه به تقویم مایا ها نیاز دارند و نه پیش گویی های نوسترادام یا فلم های علمی تخیلی هالیود بدرد شان میخورد. رصد سیارات بدور دیگر ستاره ها همراه با نظریه تکامل ستاره ی و شبیه سازی های کمپیوتری، پیش گویی معقول و منطقی را در مورد منظومه شمسی به ما نشان میدهند.

 

 

 

از آنجائیکه ستاره مادر هر منظومه بلاخره زمانی پیر و نابود می شوند، به علت تغییرات اساسی در میزان تولید انرژی توسط این گونه ستاره ها و تغییر قطر فیزیکی آن، هر سیاره قابل سکونت هم در اطراف آن با سرنوشت مشابه روبرو می شود.

 اما آنچه که در پایان عمر یک ستاره بر سر سیارات آن می آید به مراتب پیچیده تر از آن است که قبلأ ستاره شناسان فکر می کردند. مهمتر از آن، سرنوشت همیشه در حال تغییر قابلیت باز زیستی در کائنات نشان میدهد که سرنوشت شوم یک سیاره می تواند پیدایش یک دنیای دیگر باشد.

 

 

 تقریبأ حدود 5 میلیارد سال بعد از امروز، خورشید ما دچار بحران آخر عمر خود می شود، زیرا تعامل یا همجوشی هسته ی در هسته آن تغییر می کند. خورشید مانند یک غول سرخ آماس می کند (متورم می شود). لایه های بیرونی خورشید مانند یک بالون گاز داغ در حال فرار به سرعت گریز از مرکز میرسد و به فضا پخش میشود.

 وقتی خورشید شروع به از دست دادن جرم خود میکند، مدار سیارات هم بزرگتر میشود، زیرا کشش گرانشی (جاذبه ی) خورشید ضعیف تر میشود. اما عطارد و زهره به اندازه کافی دور شده نمی توانند تا خود را از دام این بالون بزرگ سرخ رها سازند و زنده بمانند. زمین به محل مدار فعلی مریخ مهاجرت میکند، ولی به معنی این نیست که نجات یافته است. سیاره سرخ (مریخ) نیز به فاصله های دورتر میرود.

 

 

 

 

تکامل خورشید به یک غول سرخ طبعأ سیارات درونی (عطارد، زهره، زمین و مریخ) را غیر قابل سکونت می سازد. "منطقه حیات" یا فاصله مناسب از خورشید که در آن آب در دمای خانگی به حالت مایع وجود دارد، همراه با خورشید منبسط میشود و به فاصله های دورتر میرود. این مهاجرت و دور رفتن سیارات یخ زده و اقمار آن را گرم نموده و بعد از 10 میلیارد سال زمستان طولانی، هوای بهاری در آن سیارات مستقر میشود.

 

 

 

 

با بزرگتر شدن بالون سرخ خورشید، منطقه حیات هم از شعاع 320 میلیون کیلومتر به 1500 میلیون کیلومتر امتداد می یابد. اقمار یخ زده سیارات بیرونی منظومه شمسی ما یعنی اروپا، گانیمد و انسلادوس هم زیر تابش گرم خورشید گرم شده و پوسته یخی آنها ذوب میشود و حفره های بزرگ کهن که در اثر برخورد سیارک ها بوجود آمده به اقیانوسی از آب های گرم مبدل میگردد. بعد از خواب زمستانی یا طولانی اقیانوس های تازه بوجود آمده در این اقمار که سرشار از کاربن اند می تواند زادگاه مناسبی برای حیات باشد و شاید هم حیات در آن جوانه زند.

 

زندگی در روی زمین شاید حدود چندین میلیون سال بعد از سرد شدن آن آغاز شده باشد. اگر در جای دیگر هم حیات میتواند طی یک میلیار سال بعد از ایجاد شرایط مناسب بوجود بیاید، در آنصورت سیارات غیر قابل سکونت در اطراف ستاره های پیر و غول های سرخ هم وجود دارد. پس با انبساط و گسترش منطقه یا زون حیات، شانس پیدایش حیات در آن سر زمین های مرده هم زیاد است... ادامه دارد.

نوشته : سایت آسمان کابل