اخبار سایر خبرها مهمترین عناوین خبری در سال 1385


مهمترین عناوین خبری در سال 1385

تکنیک آشکارسازی جدید تلسکوپ تابش‌گامای اروپا

تکنیک آشکارسازی جدید تلسکوپ تابش‌گامای اروپا، توان این ماهواره را در ثبت فورانگرهای گاما پنجاه‌درصد افزایش می‌دهد

فورانگرهای گاما پرانرژی‌ترین و اسرارآمیزترین رویدادهای جهانند. روزانه بین یک تا دو فوران گاما در جایی از کیهان روی می‌دهد، اما با این آمار نسبتا بالا تعداد رویدادهای ثبت‌شده بسیار کم است؛ زیرا این فوران‌ها از یک‌دهم تا صد ثانیه بیش‌تر دوام نمی‌آورند و برای دیدنشان باید دقیقا به همان جایی نگاه‌کرد که فوران می‌کنند. بنابراین باید خوش‌شانس بود که بتوان یکی از این رویدادها را به‌دام انداخت. اما تلسکوپ فضایی اینتگرال این‌چنین نیست! اگر فوران‌گر گاما به‌اندازه‌کافی پرانرژی باشد، این ماهواره می‌تواند آن‌را در گوشه میدان دید خود هم به‌دام بیاندازد.

وقتی GRB030406 در فروردین‌ماه 1382 فوران کرد، اینتگرال به‌جایی در فاصله 37 درجه‌ای محل فوران خیره شده‌بود؛ اما رادوسلاو مارکینکووسکی، استاد مرکز تحقیقات فضایی ورشو و همکارانش توانستند با تحلیل تشعشاتی که از کنار تلسکوپ تصویربردار اینتگرال عبور کرده‌بود، تصویر این فوران را بازسازی کنند.

تصویربردار عرشه ماهواره اینتگرال، IBIS، برخلاف اغلب ابزارهای آشکارسازی فوران‌گرهای گاما که از یک‌لایه آشکارساز استفاده می‌کنند، به دو لایه آشکارساز مجهز است که یکی روی دیگری قرار گرفته‌است. در IBIS، پرتوهای گامای پرانرژی‌تر ابتدا به لایه اول برخورد می‌کنند و آن‌را تحریک می‌کنند. آنها بخشی از انرژی خود در این فرآیند را از دست می‌دهند، ولی به‌دلیل پدیده پخش‌شدگی کامپتون کاملا جذب نمی‌شوند و برخی از آنها دچار شکست می‌شوند. پرتوهای شکسته‌شده از لایه دوم آشکارساز عبور می‌کنند و چون کم‌انرژی‌ترند، در این لایه به‌دام می‌افتند. با این روش می‌توان پرتوهای پرانرژی‌تر گاما را نیز بررسی‌کرد.

 چندی پیش، اینتگرال توانسته‌بود یکی از فوران‌های پرانرژی خورشید را ثبت‌کند، آن‌هم درحالی‌که به‌جایی دور از خورشید نگاه می‌کرد. کارشناسان با بررسی این پدیده دریافتند که پرتوهای پرانرژی خورشید از پوشش محافظ کناری ماهواره و سپس از آشکارساز اول IBIS عبور کرده‌اند و در آشکارساز دوم ابزار تصویربردار به‌دام افتاده‌اند. این خبر به‌گوش مارکینکووسکی نیز رسید و او حدس‌زد که چنین پدیده‌ای در پرانرژی‌ترین فوران‌گرهای گاما نیز روی خواهد داد، در نتیجه می‌توان با بررسی پراکندگی‌ پرتوهای گاما در دو لایه آشکارساز و انرژی‌های ثبت‌شده، جهت پرتوهای گاما را تعیین‌کرد. وی برای بررسی درستی حدسش، به‌سراغ بایگانی داده‌های اینتگرال رفت و درنهایت، توانست با تحلیل داده‌های ثبت‌شده در هفدهم فروردین 1382 / ششم آوریل 2003، فوران‌گرGRB030406را بیابد و حدسش را اثبات کند.

تاکنون اخترشناسان مجبور بودند فقط روی خوش‌شانسی خودشان حساب کنند و امیدوار باشند اینتگرال در زمان مناسب به‌جای درستی از کیهان نگاه‌کند، زیرا فوران‌گرهای گاما پیش‌بینی‌ناپذیرند. درحال حاضر، اینتگرال هرماه یک فوران‌گر گاما را شکار می‌کند، اما با استفاده از روش پراکندگی کامپتون می‌توان این‌مقدار را تا پنجاه‌درصد افزایش داد و در طول سال، دو تا پنج رویداد بیشتر ثبت کرد.

قدم بعدی مارکینکووسکی و همکارانش، ارتقای نرم‌افزار تحلیل روش پراکندگی کامپتون است تا رایانه مرکز داده‌های علمی اینتگرال مستقر در ژنو بتواند این‌کارها را خودکار انجام دهد. اگر این اتفاق بیفتد، لحظاتی پس‌از وقوع فوران‌ گاما، رایانه مرکزی هشداری را به تمام رصدخانه‌های زمین ارسال خواهد کرد تا محل فوران‌گر را در جستجوی پس‌تابش‌های فوران و منشا آن جستجو کنند.

  منبع : پایگاه خبری آژانس فضایی اروپا

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

لایه هایی رسوبی با منشا نامشخص در سطح مریخ

 نقشه‌بردار سراسری مریخ، لایه‌هایی رسوبی در گودال صورتک‌خندان پیدا کرده‌است که منشاشان نامشخص است.

 

گروه تحقیقاتی مدارگرد نقشه‌بردار سراسری مریخ، تصاویر جدیدی از سطح مریخ منتشر کرد. این تصاویر، جزئیات جدیدی از گودال گاله را نشان می‌دهد که به دلیل شباهتش به چهره‌ای خندان، به گودال صورتک‌خندان نیز مشهور شده‌است.

 

این دو تصویر، نمای سنگ‌های رسوبی را در دو فصل مختلف از سال نشان می‌دهد. تصویر سمت‌راست در تابستان گرفته شده و یک گردباد مریخی در آن دیده می‌شود. عرض هر تصویر نزدیک به چهار کیلومتر است.

 

پایین‌تر از دهان این گودال، تپه‌ای از سنگ‌های لایه‌ای تشکیل شده‌است که پشته‌‌هایی از شن‌های روان تاریک روی آن‌‌را فرا گرفته‌اند. دوربین زاویه‌بسته مدارگرد توانسته‌است بخشی از این سنگ‌های رسوبی را که از زیر شن‌های روان بیرون زده‌اند، به‌تصویر بکشد. در پایین‌ترین بخش این تپه، لایه‌های بارها از روی یکدیگر عبور کرده‌اند. هریک از این عبورها نشان‌دهنده دوره‌ای است که فرآیند رسوب‌کردن این مواد متوقف و فرسایش آغاز شده‌است. پس‌از هر فرسایش، فرآیندهای رسوبی جدیدی روی داده‌است و لایه‌های تازه‌تری از مواد دانه‌ریز ایجاد شده‌است. آن‌چه مبهم است، این‌‌که آیا این مواد رسوبی را باد ته‌نشین کرده‌است یا آب؟ خطوط ساحلی روی لایه‌ها یادآور الگوی سطح رمل‌هایی است که همراه باد جابجا می‌شوند، اما این عوارض بسیار بزرگ‌تر از بافتی‌است که در تپه‌های شنی دیده‌ می‌شوند.

 

 

تصویر دیگر، نمای سه‌بعدی بخشی از این لایه‌های رسوبی را نشان می‌دهد که از ترکیب دو تصویر از زاویه‌های مختلف تهیه شده‌است. برای دیدن این تصویر، باید از یک عینک سه‌بعدی استفاده کرد. کافی است دو طلق آبی و قرمز، به‌اندازه‌ای که روی چشم را بگیرد، تهیه کرد؛ طلق قرمز را روی چشم چپ و طلق آبی را روی چشم راست گذاشت و به‌تصویر نگاه کرد. جهت‌گیری مدارگرد نقشه‌بردار سراسری مریخ در این دو تصویر با تصایر بالا متفاوت است و از این‌رو جهت‌های جغرافیایی این تصویر با تصاویر بالا متفاوت است. این تصویر محدوده‌ای به‌طول 7.3 کیلومتر را پوشش داده‌است.

 

 

  منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی نقشه‌بردار سراسری مریخ، JPL، ناسا

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

کشف جسم آسمانی جدیدی که با هیچ‌یک از اجرام شناخته‌شده سنخیتی ندارد

یک گروه جستجوگر ابرنواخترهای دوردست، در بررسی جهان آغازین به موجود عجیبی مشابه‌ ابرنواختر برخورد کرده‌اند که به‌هیچ‌یک از ابرنواخترهای شناخته‌شده شباهتی ندارد!

این جسم که اسفندماه سال گذشته در صورت‌فلکی عوا کشف‌شد، در نگاه اول شبیه به‌یک ابرنواختر معمولی است؛ اما درخشندگی این شبه‌ابرنواختر مدت بیشتری طول کشیده و طیف بدست‌آمده از آن کاملا غیرمعمول است. تصاویر دوربین پیشرفته نقشه‌برداری تلسکوپ فضایی هابل نشان داده‌است یکصدروز طول کشیده تا این جسم به بیشینه درخشندگی خود برسد؛ درحالی‌که در یک ابرنواختر معمولی فاصله زمانی بین انفجار و بیشینه درخشندگی تنها بیست‌روز است. هابل پیش‌از آن یک‌بار در هفته دوم بهمن‌ماه این نقطه از آسمان را رصد کرده‌بود، اما چیز خاصی ثبت نکرد. این بدان معنی‌است که این جسم در طول سه‌هفته دویست‌بار پرنورتر شده‌است.

 

سحابی خرچنگ، سحابی برجامانده از انفجار یک ابرنواختر معمولی در فاصله شش هزار سال نوری زمین ( تصویر تزیینی است)

 

 

تصاویری که به‌تازگی ازاین ناحیه گرفته‌شده، نشان می‌دهد این شبه‌ابرنواختر به‌تازگی روند کم‌نورشدن خود را آغاز کرده‌است. اما این تنها خاصیتش نیست . طیف بدست‌آمده از آن با هیچ‌یک از اجرام نسبتا دور فهرست نقشه‌برداری سراسری آسمان اسلون هم‌خوانی ندارد و رنگش هم از زمان کشف تاکنون تغییری نکرده‌است؛ این درحالی‌است که پس‌از انفجار ابرنواخترهای معمولی، دما به سرعت تغییر می‌کند و درنتیجه رنگ ابرنواخترها هم تغییر می‌کند. انتقال‌به‌سرخ محاسبه‌شده برای این جسم که می‌تواند فاصله‌اش ‌را مشخص کند، دقت مناسبی ندارد و اخترشناسان حتی شک‌دارند که این‌جسم بیرون کهکشانمان قرار گرفته‌باشد، هرچند که درون کهکشان هم جسمی را با این رفتارنمی‌شناسند. از سوی دیگر، صورت فلکی عوا به‌دور از صفحه کهکشان راه‌شیری قرار دارد و بسیار خالی است.اگر قوی‌ترین خطوط طیفی این جسم را خطوط جذبی کلسیم درنظر بگیریم، انتقال‌به‌سرخ آن 0.54 خواهد‌شد که معادل با فاصله 5.5 میلیارد سال‌نوری است. اما این جسم یک‌قدر روشن‌تر از درخشان‌ترین ابرنواخترهای این فاصله است. هیچ نشانه‌ای هم از وجود کهکشان میزبان در آن ناحیه دیده نمی‌شود.

حدس‌های اخترشناسان هم نمی‌تواند تمام خصوصیات مشاهده‌شده را ارضا کند. این جسم نه یک ستاره‌است، نه یک ابرنواختر و نه یک اختروش. آیا این جسم در فاصله بسیار دوری از ما قرار دارد؟ اگر چنین بود، انبساط عالم سبب می‌شد انفجار ابرنواختری به‌شکل نسبیتی کشیده‌شود و بدین‌ترتیب، رویداد بیست‌روزه یک ابرنواختر معمولی می‌توانست به‌شکل یک رویداد یکصدروزه با انتقال‌به‌سرخ 4 دیده‌شود؛ یعنی ابرنواختر در فاصله دوازده‌میلیارد سال‌نوری از ما قرار دارد و تنها یک‌ونیم میلیارد سال پس‌از مهبانگ منفجر شده‌است. اما مشکل این‌جا است که ستارگان جهان یک‌ونیم میلیارد ساله عناصر سنگین بسیار اندکی داشته‌اند و به شیوه دیگری منفجر می‌شدند؛ و این تازه غیر از درخشندگی بسیار بالای این ابرنواختر است.

تنها امید گروه اخترشناسان دانشگاه کالیفرنیا،برکلی این است که بتوانند داده‌های جدیدتری بدست آورند. این شبه‌ابرنواختر تا دوماه‌ونیم دیگر از زمین دیده می‌شود و این، تنها فرصتی‌است که برای بررسی این ابرنواختر با ابزارهای مختلف باقی مانده‌است. این گروه توانسته‌است برای هفته آینده وقت رصد با یک تلسکوپ بزرگ را بدست آورد. آنها امیدوارند درطول این‌مدت، طیف این جرم تحول پیدا کرده‌باشد و نشانه‌های آشنایی در آن پیدا شود. بدست‌آوردن طیف غیرمریی این جرم هم می‌تواند در شناسایی این جرم بسیار موثر باشد.

 

 

  منبع : نشریه خبری اینترنتی New Scientist

  نويسنده  : ذولفقار دانشی

 

 

ماده تاریک بستر تشکیل کهکشان

بررسی های جدید تلسکوپ فضایی اسپیتزر نشان می دهد که کهکشان ها در میان توده ای از ماده تاریک بوجود می آیند.

 

کار را با مقداری زیادی ماده تاریک شروع کنید سپس مقداری گاز به آن اضافه کنید ، اگر مدتی صبر کنید مخلوط ته نشین می شود و شما یک کهکشان در حال تکامل در ظرفتان خواهید داشت .

 شاید این دستور العمل برای پختن یک کهکشان در خانه کارآمد نباشد اما بخوبی بیان میکند که اکنون دانشمندان در مورد شکل گیری کهکشان ها چگونه فکر می کنند و نشان میدهد که یک ماده مرموز موجود در جهان ما به نام ماده تاریک چه نقش مهمی در شکل گیری کهکشان ها دارد. ماده تاریک هیچ نور از خود انتشار نمی دهد به همین خاطر هیچ تلسکوپی قادر به ردیابی آن نیست و آن ها را بوسیله ی آثار گرانشیشان بر روی مواد معمولی تشخیص می دهند.

 

تحقیقات جدید انجام شده توسط تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا نشان میدهد که نه تنها وجود ماده تاریک برای تشکیل کهکشان ضروری است بلکه حداقل مقداری از آن باید وجود داشته باشد این بدان معناست که اگر مقدار ماده تاریک از حدی کمتر باشد کهکشانی بوجود نخواهد آمد.

 ستاره شناسان عقیده دارند که کهکشان ها در ستون های عظیمی از ماده تاریک بوجود می آیند که مقدار آن ها در همه ی کهکشان ها تقریبا یکسان است .

 

 

می دانیم هنگامی که گاز ها در مجاورت یکدیگر قرار گیرند منقبض می شوند و ستاره ها را بوجود می آورند اما یافته های جدید اسپیتزر نشان میدهد که گاز ها تا هنگامی که ماده تاریک به مقدار بحرانی خود نرسد ، منقبض نمی شوند.این یافته ها به دانشمندان کمک می کند تا دریابند که کهکشان ها چطور در جهان توزیع شده اند و چگونه ماده تاریک مانند چسب آنها را به یکدیگر نزدیک می کند تا با هم تشکیل خوشه های کهکشانی بزرگ را بدهند.

 

   منبع : universetoday.com

  نويسنده  : محسن بختیار

 

چرا قمرهای غول‌های گازی این‌قدر کوچک‌تر از سیارات میزبانند؟

شبیه‌سازی‌ها نشان می‌دهند بزرگ‌ترین قمر سیاره‌ای به بزرگی مشتری از سیاره مریخ کوچک‌تر است.

هریک از سیارات گازی خارجی منظومه‌شمسی منظومه‌هایی از چند قمر دارند که ساختارهایشان کاملا متفاوت است. قمرهای مشتری فعالیت‌های آتشفشانی شدیدی نشان می‌دهند (آیو) یا اقیانوس‌هایی زیرسطحی از آب دارند (اروپا) ؛ تایتان، قمر زحل تنها قمری است که جوی متراکم و مملو از مواد آلی دارد؛ میراندا چهارمین قمر اورانوس به‌آن شکل عجیب شکسته و دوباره شکل گرفته‌است؛ ‌و تریتون در نپتون، سردترین جای منظومه شمسی است. اما جالب‌است که این منظومه‌های کاملا متفاوت شباهتی تکان‌دهنده دارند: نسبت مجموع جرم منظومه قمرها به جرم سیاره مادر تقریبا عددی ثابت است.

 

 

 

پژوهشگران موسسه تحقیقاتی سوث‌وست در مقاله‌ خود که در جدیدترین شماره نشریه نیچر به‌چاپ رسیده‌است، توضیح داده‌اند که چرا چنین شباهتی در سیارات گازی وجود دارد و هم‌چنین، چرا ابعاد این قمرها نسبت به سیاره مادر بسیار کوچکتر از ابعاد قمر سیارات سنگی در مقایسه با سیارات میزبانشان است.

قمرهای گالیله‌ای مشتری تقریبا هم‌اندازه‌اند، اما زحل تنها یک قمر بزرگ دارد و بقیه جرم منظومه را تعداد زیادی قمر کوچک تشکیل می‌دهند. قمرهای اورانوس هم وضعیتی شبیه به مشتری دارند. در هر سه سیاره، نسبت جرم قمرها به جرم سیاره مادر تقریبا یک به ده‌هزار است. اما در سیارات سنگی این نسبت بسیار بالاتر است. جرم ماه، یک‌درصد جرم زمین است و جرم کارن، ده‌درصد جرم پلوتو.

روبین کان‌آپ و ویلیام وارد، سیاره‌شناسان دانشکده مطالعات فضایی موسسه تحقیقاتی سوث‌وست حدس می‌زنند وجود گازهایی مانند هیدروژن در فرآیند تشکیل این قمرها، رشد آنها را محدود و حد جرم آنها را تعیین کرده‌است.

وقتی سیارات گازی شکل گرفتند، گاز هیدروژن و مواد جامدی مانند یخ و سنگ را به‌هم انباشتند. مدل‌های فعلی شکل‌گیری این سیارات پیش‌بینی می‌کنند در آخرین مرحله تشکیل سیاره، جریانی از گازها و مواد جامد از مدار خورشیدی به مدار سیاره‌ای سرازیر می‌شود و قرصی از مواد جامد و گازی را در صفحه استوایی سیاره پدید می‌آورد. قمرها معمولا در این صفحه تشکیل می‌شوند.

کان‌آپ و وارد در مدل‌سازی خود فرض کردند گرانش قمر، امواجی مارپیچی را در قرص گازی اطراف پدید می‌آورد و اندرکنش‌های گرانشی این امواج با قمر، مدارش را کوچک می‌کند. با بزرگ‌تر شدن قمر، این امواج هم قوی‌تر می‌شوند و مدار مارپیچی قمر سریع‌تر به سیاره نزدیک می‌شود. تعادل بین این‌دو فرآیند، سرازیرشدن مواد خام به قرص اطراف سیاره و نابودی قمرها در برخورد با سیارات، موجب می‌شود ابعاد این قمرها محدود شود.

شبیه‌سازی‌های عددی و تحلیل‌های ریاضی این مدل نشان داد درطول فرآیندهای دوگانه تشکیل و نابودی قمرها، نسبت جرم قمرها به جرم سیاره در هر دوره زمانی تفاوت خاصی با مقدار 1 به ده‌هزار ندارد.

این مدل‌سازی هم‌چنین برای نخستین‌بار توانست منظومه قمرهای سیارات مشتری، زحل و اورانوس را برحسب تعداد قمرها، جرم بزرگ‌ترین قمر و فاصله بین مدار قمرها به‌درستی محاسبه کند. کان‌آپ در این‌مورد می‌گوید: نتایج ما نشان می‌دهند که قمرهای سیارات مشتری و زحل در آخرین مراحل تشکیل این سیارات و از همان قرص موادی شکل گرفتند که سیاره را به‌وجود آورد. اما درمورد سیاره اورانوس هنوز مطمئن نیستیم پاسخمان درست باشد، زیرا همه‌چیز به‌این بستگی دارد که اورانوس چگونه به زاویه تمایل مداری 98 درجه دست پیدا کرده‌، پرسشی که هنوز به پاسخ نرسیده‌است.

کان‌آپ و وارد در این شبیه‌سازی،  وضعیت سیارات فراخورشیدی را هم بررسی کرده‌اند. مدل‌ آنها پیش‌بینی می‌کند بزرگ‌ترین قمرهای سیارات مشتری‌مانند، بزرگ‌تر از ماه و کوچک‌تر از مریخ خواهند بود. بدین‌ترتیب بعید است قمری دراندازه‌های زمین دراطراف این سیارات وجود داشته‌باشد.

 

 

  منبع : موسسه تحقیقاتی سوث‌وست

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

استیفن هاوکینگ، از خطرهای نابودکننده حیات روی زمین ابراز نگرانی کرد

بقای نسل‌بشر درگرو یافتن مکان‌های قابل سکونت دیگری در جهان است. استیفن هاوکینگ، کیهان‌شناس برجسته انگلیسی در گفتگویی مطبوعاتی در هنگ‌کنگ، این کار را تنها راه نجات از خطرهای فزاینده نابودگر حیات روی زمین عنوان‌کرد.

پروفسور هاوکینگ پیش‌بینی کرده‌است که بشر تا بیست‌سال آینده می‌تواند پایگاهی دائمی روی ماه برپا کند و در چهل‌سال آینده، این کار را روی مریخ انجام خواهد داد. اما خاطرنشان کرده‌است که: تا وقتی به یک منظومه ستاره‌ای دیگر سفر نکنیم، نمی‌توانیم جایی به‌خوبی زمین پیدا کنیم.

هاوکینگ هم‌چنین ابراز امیدواری کرد که اگر در طول یکصدسال آینده مردم زمین دست از کشتار یکدیگر بردارند، می‌توانند به فناوری پایگاه‌های فضایی مستقل از زمین دست پیدا کنند. وی گفت: رویدادهایی ناگهانی مانند گرمایش جهانی، جنگ هسته‌ای، ویروس‌های دست‌‌کاری‌شده ژنتیکی و بسیاری از خطرهای دیگری که حتی فکرش‌را نکرده‌ایم، می‌توانند حیات روی زمین را به‌ نابودی بکشند و متاسفانه احتمال وقوع چنین فجایعی روزبه‌روز افزایش می‌یابد.

استیفن هاوکینگ 64 ساله، استاد دانشگاه کمبریج و وارث کرسی تدریس سر آیزاک نیوتون و پل دیراک (معمار مکانیک کوانتوم نسبیتی) است. وی چهل‌سال است به‌دلیل ابتلا به نوعی اختلالی عصبی به‌نام ALS روی صندلی چرخ‌دار نشسته‌است و با کمک رایانه با اطراف خود ارتباط برقرار می‌کند. کتاب او به نامA Brief History of Time ، یکی از پرفروش‌ترین آثار علمی جهان است و با عنوان تاریخچه زمان به فارسی ترجمه شده‌است. وی به‌تازگی اعلام کرده‌است باهمکاری دخترش، لوسی، مشغول نوشتن کتابی در مورد جهان برای کودکان است. این کتاب، داستانی در مورد شگفتی‌های جهان است و گروه سنی خوانندگان مجموعه کتاب‌های هری‌پاتر را هدف گرفته‌است! از کتاب جدید جزئیات بیشتری منتشر نشده‌است.

 

 

  منبع : آسوشیتدپرس

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

شدیدترین فعالیت‌های تولید ستارگان شناسایی شد

|در این کهکشان فرادرخشان فروسرخ، ذخیره گازی کهکشان راه‌شیری در دویست خوشه‌ستاره‌ای جمع شده‌است

تلسکوپ فضایی هابل توانسته‌است فرآیندهای شدیدی از تشکیل ستارگان را در دو کهکشان برخوردی پیدا کند. پژوهشگران می‌گویند بررسی چنین برخوردهایی می‌تواند دانش ما را در مورد جهان آغازین افزایش دهد.

 

 

فعالیت شدید تولید ستارگان در کهکشانی به‌نام Arp 220 روی می‌دهد که هفتصدمیلیون سال پیش در برخورد دو کهکشان بایکدیگر به‌وجود آمد. دوربین پیشرفته نقشه‌برداری تلسکوپ فضایی هابل توانسته‌است بیش از دویست خوشه ستاره‌ای فشرده را در منطقه‌ای آشکارکند که تنها پنج‌هزار سال‌نوری پهنا دارد (5% عرض کهکشان راه‌شیری). سنگین‌ترین این خوشه‌ها بیش‌از ده‌میلیون برابر خورشید سنگینی دارند و ماده درون آنها دو برابر مقدار ماده‌ای است که بزرگ‌ترین خوشه‌های ستاره‌ای کهکشان راه‌شیری دربر دارند. مقدار گاز متمرکزشده در این ناحیه برابر تمام ذخیره گاز هیدروژن کهکشان راه‌شیری است و این نشان می‌دهد عامل تشکیل خوشه‌های ستاره‌ای ابرسنگین، آهنگ بسیار بالای تولید ستارگان است.

کهکشان Arp220 در فاصله 250میلیون سال‌نوری زمین در صورت فلکی مار قرار گرفته‌است و درخشان‌ترین کهکشان برخوردی نزدیک‌به‌زمین است (!). چنین آزمایشگاه نزدیکی می‌تواند برای بررسی برخوردهای کهکشانی بسیار مفید باشد، زیرا در میلیاردها سال پیش که جهان منبسط‌شونده امروز کوچک‌تر و فشرده‌تر بود، چنین برخوردهایی بسیار رایج بود. اخترشناسان این کهکشان را جزو کهکشان‌های فرادرخشان فروسرخ (ULIRG) طبقه‌بندی می‌کنند، زیرا بیشترین درخشندگی‌شان در نور فروسرخ تابیده می‌شود. این کهکشان‌ها حاصل برخورهای کهکشانی هستند و فرآیندهای تولید ستارگان در آنها به‌قدری شدید است که اگر بیشترین درخشندگی‌شان در نور مریی تابیده می‌شد، پنجاه‌بار درخشان‌تر از کهکشان راه‌شیری ظاهر می‌شدند.

داده‌های بدست‌آمده از تصاویر نور مریی دوربیم پیشرفته نقشه‌برداری و تصاویر فروسرخ نیکموس (دوربین و طیف‌نگار چندجسمی فروسرخ) حاکی از آن‌است که این خوشه‌های ستاره‌ای دو نوعند، یک نوع کم‌تر از ده‌میلیون سال عمر دارند و نوع ‌دیگر بین هفتاد تا پانصد میلیون سال. اگر این کهکشان باهمین روند به تشکیل ستارگان جدید ادامه دهد، پس‌از چهل‌میلیون سال تمام ذخیره گازی خود را از دست می‌دهد.

هابل یک‌بار در سال 1992 این کهکشان را رصد کرده‌بود، اما دوربین زاویه‌باز و سیاره‌ای2 (WFPC2) تنها شش خوشه‌ستاره‌ای را ثبت کرده‌بود.این درحالی‌است که دوربین پیشرفته نقشه‌برداری دوبار حساس‌تر و پنج‌بار میدان‌دید بیشتری دارد و درنتیجه ده‌برابر از دوربین WFPC2 کاراتر است.

 

 

  منبع : پایگاه خبری SpaceFlightNow.com

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

دوربین جدید تلسکوپ "مگا کم" با وضوح 340 میلیون نقطه

دوربین جدید تلسکوپ چندآینه‌ای با وضوح340میلیون نقطه‌، کار خود را با تهیه نمایی زیبا از کهکشان مثلث آغاز کرد

راه‌شیری دو خواهر مارپیچی بسیار زیبا دارد که هریک تلاش‌دارد توجه عکاسان زمینی را به‌خود جلب‌کند. این رقابت نابرابر را تاکنون کهکشان زن‌درزنجیر (آندرومدا یا M31) برده‌بود؛ اما تصویر جدید تلسکوپ چندآینه‌ای (MMT) زیبایی‌های خواهر دیگر را که تاکنون درپرده‌بود، برملا کرد. کهکشان مثلث (M33) در این تصویر، مارپیچ‌های حیرت‌انگیزی از ستارگان و غبار را به‌نمایش گذاشته‌است و جای‌جای آن‌را با نگین‌هایی از سحابی‌های صورتی‌رنگ درخشان تزیین کرده‌است.(عکس بزرگ‌تر)

این تصویر، نمونه‌ای است از قابلیت‌های آشکارساز جدید تلسکوپ چندآینه‌ای که مگاکم نام‌دارد. این ابزار جدید که تحت‌نظر برایان مک‌لئود در رصدخانه اخترفیزیکی اسمیث‌سونیان ساخته‌شده، از 36 تراشه سی‌سی‌دی تشکیل شده‌است که هر‌یک نه‌میلیون نقطه وضوح‌تصویر دارد. بدین‌ترتیب، مگاکم با 340میلیون نقطه وضوح به یکی‌از بزرگ‌ترین آشکارسازهای دیجیتالی جهان تبدیل شده‌است.

 

 

کهکشان مثلث، نخستین هدف دوربین مگاکم است و با فاصله 2.4میلیون کیلومتری از زمین، دوبرابر قطر ماه‌بدر در آسمان گسترده شده‌است؛ اما نورش پخش می‌شود و به‌سادگی کهکشان زن‌درزنجیر با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود. ستارگان جوان آبی‌رنگ و تکه‌های تاریک غبارآلود، نمای کلی بازوهای مارپیچی این کهکشان را تشکیل می‌دهند. رشته‌های صورتی‌رنگ گاز هیدروژن، مناطقی مانند سحابی جبار را در راه‌شیری نشان می‌دهد که در تولید ستارگان فعالند. سحابی چشم‌نوازی که در سمت بالا-چپ تصویر واقع شده، NGC604 نام دارد و 1500 سال‌نوری در آسمان کشیده شده‌است. این سحابی بیش‌از دویست ستاره جوان در خود دارد که تابش‌های پرانرژی آنها، روشنایی این سحابی را فراهم کرده‌است.

تلسکوپ چند‌آینه‌ای با گشودگی 6.5متری آینه اصلی درمیان بزرگ‌ترین و پیشرفته‌ترین تلسکوپ‌های زمین قرار دارد. اخترشناسان از این تلسکوپ برای هدف‌های بسیاری مانند سیارات فراخورشیدی، نقشه‌برداری‌های سه‌بعدی از کهکشان‌ها و یافتن اختروش‌ها در زمانی‌که جهان تنها ده‌درصد سن کنونی‌اش را داشت، استفاده می‌کنند. این تلسکوپ در جنوب توسکان در آریزونا واقع شده‌است و رصدخانه اخترفیزیکی اسمیث‌سونیان مشترکا با دانشگاه آریزونا، هدایت آن‌را برعهده دارند.

 

 

  منبع : پایگاه خبری موسسه اخترفیزیک اسمیث‌سونیان

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

کشف نخستین شهاب‌سنگ‌ها بر سطح مریخ

به‌نظر می‌رسد مریخ‌نورد روح توانسته‌است نخستین شهاب‌سنگ‌های خود را بر سطح مریخ کشف‌کند

بیست‌وسوم فروردین‌ماه، مقارن با هشتصدونهمین روز اقامتش بر سطح سیاره‌سرخ، مریخ‌نورد روح تصویری از محیط اطراف خود را با دوربین چشم‌انداز وسیع تهیه‌کرد که یک مهمان فضایی را درخود جای داده‌بود. سنگ روشن پایین تصویر، آلن‌هیلز نام گرفته و احتمالا یک شهاب‌سنگ آهنی است. این سنگ و سنگ دیگری به‌نام ژونگ‌چن که خارج‌از این تصویر قرار گرفته‌است، بافت هموارتر و جلای بیشتری نسبت به دیگر سنگ‌های اطراف دارند.

 

 

 شرح‌عکس: تصویر واقعی که از ترکیب تصویر با فیلترهای 753، 535 و 432 نانومتر بدست آمده‌است.

 

 بررسی بافت و جلای این دو سنگ، سیاره‌شناسان را به‌یاد سنگ سپر‌حرارتی انداخت. این سنگ را مریخ‌نورد فرصت در سال‌گذشته در منطقه مریدیانی مریخ کشف‌کرد و با بررسی ترکیبات شیمیایی، آن‌را یک شهاب‌سنگ آهنی تشخیص‌داد. این‌بار طیف‌سنج کوچک پرتوهای‌گرمایی مریخ‌نورد روح با بررسی سنگ‌های آلن‌هیلز و ژونگ‌چن، نشان‌داد این سنگ‌ها نیز مانند سپرحرارتی بازتابندگی بالایی دارند. اگر نشانه‌های دیگر منشا شهاب‌سنگی این‌دو سنگ را تایید کند،  این دو نخستین شهاب‌سنگ‌هایی خواهندبود که مریخ‌نورد روح پیدا کرده‌است و احتمالا منشا یکسانی خواهندداشت.

 

 

 شرح‌عکس: این تصویر به‌منظور تمایز بیشتر بین سنگ‌ها و مواد خاک، با رنگ‌های کاذب تهیه شده‌است.

 

این‌روزها مریخ‌نورد روح در اقامت‌گاه زمستانی خود به‌سر می‌برد و از آنجایی که انرژی خورشیدی دریافتی آن بسیار کم است، مدیران برنامه ترجیح داده‌اند این مریخ‌نورد به بررسی محیط اطراف خود بپردازد. آنها تصمیم گرفته‌اند صخره‌ها و سنگ‌های موجود در این اقامت‌گاه زمستانی را غیررسمی به‌افتخار مرکزهای تحقیقاتی جنوبگان نام‌گذاری کنند. ژونگ‌چن، یکی از ایستگاه‌های قطب‌جنوب است که در سال 1989 از سوی چین تاسیس‌شد. آلن‌هیلز جایی‌است که معمولا شهاب‌سنگ‌های بسیاری در آن پیدا می‌شود، زیرا این سنگ‌های تیره بر روی سطح یخی بسیار روشن قطب‌جنوب به‌سادگی دیده می‌شوند و یافتنشان کار آسانی است. مشهورترین شهاب‌سنگ یافت‌شده در آلن‌هیلز، شهاب‌سنگی با منشا مریخی است که از این سیاره جدا شده و به ما رسیده‌است.

 

 

 

مریخ‌نورد روح نزدیک به دو ماه است تهیه دقیق‌ترین تصویر چشم‌انداز وسیع (پانوراما) را از سطح مریخ آغاز کرده‌است و تاکنون توانسته‌ نهصد بخش از عکس نهایی را در تمام فیلترها آماده‌کند. آن‌چه تاکنون آماده شده‌است، نمای شمالی موقعیت مک‌موردو را نشان می‌دهد. تپه هازبند که روح در سال گذشته از آن صعودکرد، در مرکز افق دیده می‌شود. صفحه‌خانه بین تپه هازبند و موقعیت کنونی مریخ‌نورد واقع شده‌است. رد چرخ‌های روح که از صفحه‌خانه به جنوب آمده‌است نیز در مرکز تصویر دیده می‌شود. تصویر نهایی که چشم‌انداز مک‌موردو نام گرفته‌است، تا دو ماه دیگر کامل می‌شود.

 

 

  منبع : پایگاه خبری مریخ‌نورد روح، آزمایشگاه پیشرانش جت، ناسا

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

کشف مقادیر عظیم هیدروژن سرد و خنثی در گروه‌های فشرده کهکشانی

اخترشناسان توانسته‌اند مقادیر عظیمی گاز رشته‌ای سرد را در گروه‌های فشرده کهکشانی بیابند که نقش مهمی در تکامل کهکشان‌ها برعهده دارند. این یافته هم‌چنین این احتمال را افزایش می‌دهد که مقدار ماده درون گروه‌های کهکشانی بیش‌تر از پیش‌بینی‌ها است و بخش اعظم آن درون شبکه‌ تارهای کیهانی به‌دام افتاده است.

 

هاله سبزرنگ هیدروژن در برخی از کهکشان‌های گروه فشرده هیکسون نفوذ کرده‌است، اما بقیه کهکشان‌های گروه، مانند کهکشان مارپیچی سمت چپ تصویر با توده گاز ارتباطی ندارند. این تصویر رنگ‌کاذب از ترکیب داده‌های آرایه بسیار بزرگ، VLA و نقشه‌برداری دیجیتالی آسمان2، DSS2 تهیه شده‌است.

 

بسیاری از کهکشان‌های مارپیچی (ازجمله کهکشان راه‌شیری) مملو از گازهای سردی هستند که سوخت موردنیاز فرآیندهای تولد ستارگان را تامین می‌کند. این کهکشان‌های جوان با نور آبی‌رنگی می‌درخشند و اغلب در گروه‌های کوچکی در جهان پخش شده‌اند. درمقابل، کهکشان‌های بیضوی پیر قرار دارند که با نور قرمزرنگ می‌درخشند و همراه با هزاران کهکشان شبیه خود در خوشه‌های عظیم کهکشانی زندگی می‌کنند. در این کهکشان‌های غول‌آسا دیگر خبری از تشکیل ستارگان نیست. سوخت گازی این کهکشان‌ها به بیرون نشت کرده‌است و با گردآمدن در مرکز خوشه کهکشان، سوپی سنگین و داغ را تشکیل می‌دهد که اخترشناسان آن‌را ماده درون‌خوشه‌ای نامیده‌اند.

به‌تازگی، ستاره‌شناسان گروهی کهکشان‌ مارپیچی را شناسایی کرده‌اند که هیدروژن زیادی ندارند و فرآیند تشکیل ستارگان جدید در آنها متوقف شده‌است. این پدیده فقط در کهکشان‌هایی دیده شده‌است که سال‌های آخر عمرشان را در خوشه‌های کهکشانی می‌گذراندند. آیا این کهکشان‌های مارپیچی دچار پیری زودرس شده‌اند؟

اخترشناسان درتلاشند راز این پیری زودرس را بیابند. به‌نظر می‌رسد زندگی گروهی کهکشان‌ها بی‌هزینه نیست و هریک باید مالیات خود را بپردازد! ممکن است در این گروه‌های فشرده هم مانند خوشه‌های کهکشانی، نیروی گرانش ماده درون‌گروهی موجب نشت هیدروژن کهکشان‌ها شود. رصد این کهکشان‌ها در نورایکس، وجود گاز درون‌گروهی را تایید کرده‌است، اما مقدار این‌گاز بسیار کم‌تر از آنی است که کهکشان‌ها از دست داده‌اند.

مین یون، استاد اخترشناسی دانشگاه ماساچوست‌امهرست و همکارانش برای بررسی این فرضیه، 25 گروه فشرده کهکشانی هیکسون را رصد کردند. گروه‌های فشرده هیکسون، گروه‌های نسبتا دورافتاده‌ای از کهکشان‌ها هستند و برخی‌شان دچار تخلیه اسرارآمیز سوخت هیدروژنی گشته‌اند. اخترشناسان برای این‌کار از تلسکوپ یکصدمتری گرین‌بنک در ویرجینیای غربی استفاده کردند. دقت نشانه‌روی این تلسکوپ رادیویی یک‌هزارم درجه است و مهم‌ترین استفاده آن، یافتن گاز هیدروژن خنثی درون‌کهکشانی است که از دید تلسکوپ‌های پرتوایکس پنهان می‌ماند.

نتایج این رصد، یافتن مقادیر بسیار زیاد گاز هیدروژن بود که درتصور هیچ‌کس نمی‌گنجید. در گروه‌های کهکشانی مارپیچی، تلسکوپ گرین‌بنک پنجاه‌درصد گاز بیشتری نسبت به آنچه آرایه بسیار بزرگ در نیومکزیکو پیدا کرده‌بود، کشف کرد. این مقدار در گروه‌های دارای کهکشان‌های بیضوی و عدسی‌وار، صددرصد بیشتر بود. به‌همان‌اندازه که مقدار این‌گازهای پنهان حیرت‌انگیز است، دمای آنها هم شگفت‌آور است: این گازها سرد و خنثی هستند و این جدای از گاز بسیار داغ ماده درون‌خوشه‌ای است.

ماده درون‌خوشه‌ای شامل مقادیر بسیار زیاد ماده معمولی و تاریک است. میدان گرانشی این ماده بسیار قوی است و درنتیجه دمای آن بسیار بالا است. اما هیچ‌کس فکر نمی‌کرد درجایی‌که دما به یک‌میلیون درجه کلوین می‌رسد، گازهای سرد و خنثی هم وجود داشته‌باشد. اما گروه‌های کهکشانی آن‌قدر سنگین نیستند، درنتیجه گاز میان‌گروهی خیلی داغ نیست. محاسبات نشان می‌دهد توده‌های عظیم گاز در گروه‌های کهکشانی می‌توانند تا صدمیلیون سال خنثی و سرد باقی بمانند.

این یافته نشان می‌دهد نقش چنین محیط‌هایی در تحول کهکشان‌ها بسیار فراتر از پیش‌بینی‌های قبلی است. از سوی دیگر، توانایی تولید ستارگان یکی از روش‌های اندازه‌گیری سن کهکشان است و با یافته‌های جدید، به‌نظر می‌رسد تاریخ کیهان باید بازنویسی شود.

اما توزیع این ابرهای خنثی هم جالب است. محاسبات نشان می‌دهد این توده‌های گاز بیشتر در ساختارهای رشته‌ای و کاغذمانند توزیع شده‌اند تا به‌شکل ابرهای احاطه‌کننده گروه. این یافته، این احتمال را افزایش می‌دهد که ماده درون‌گروهی از میان انباشتگی موادی به‌وجود می‌آید که شبکه‌تارهای کیهانی را تشکیل می‌دهند. این شبکه، ساختار بزرگ‌مقیاسی است که نظریه ماده‌تاریک پیش‌بینی می‌کند تمام مواد درون کیهان را به‌هم مرتبط کند.

به‌نظر می‌رسد بخش عظیمی از مواد کیهان در این خوشه‌های کهکشانی به‌دام افتاده‌است. با رصدهای بعدی که دما، چگالی و جرم کلی این مواد درون‌گروهی را تعیین می‌کنند، بهتر می‌توان به منشا و اهمیت این گاز در تحول کهکشان‌ها پی‌برد.

 

منبع : پایگاه خبری SpaceFlightNow.com

 

اسفی‌ یرزها ، نسل جدید کاوشگرهای هدایت‌شونده

آزمایش برروی گوی‌های پروازی هدایت‌شونده در محیط بدون‌گرانش موفقیت‌آمیز بود

دیوید میلر، استاد مهندسی انستیتو فناوری ماساچوست (MIT)، در اولین جلسه درس مهندسی خود در سال 1999، فیلم جنگ‌های ستاره‌ای را برای دانشجویانش پخش‌کرد. در صحنه‌ای از فیلم، جایی‌که لوک اسکای‌واکر شمشیر لیزری‌اش را دربرابر یک جستجوگر هدایت‌شونده امتحان می‌کند، میلر پخش فیلم را برای لحظه‌ای متوقف کرد و به دانشجویانش گفت: می‌خواهم برای پروژه نهایی این درس، یکی از این جستجوگرها را برایم بسازید.

پس از هفت‌سال تلاش، بالاخره بخشی از این درخواست استاد کهنه‌کار ام‌آی‌تی به حقیقت پیوست. در آخرین روزهای اردیبهشت‌‌ماه گذشته، ریزماهواره اسفی‌یرز (SPHERES) که ماهواره‌ای هدایت‌شونده به‌قطر تنها بیست سانتی‌متر است، در ایستگاه فضایی بین‌المللی به‌پرواز درآمد. نتایج این آزمایش‌ها که به‌تازگی اعلام شده‌است، نشان از پرواز موفقیت‌آمیز این ماهواره کوچک دارد.

 

اسفی‌یرز به موشک یا لیزر مجهز نیست و برای حرکت از پیش‌ران‌های گاز فشرده دی‌اکسید‌کربن استفاده می‌کند. این ابزار درواقع، آزمایشگاهی است که برای آزمودن نرم‌افزارهای کنترل‌کننده مجموعه ماهواره‌ها به‌کار می‌رود. کافی است نرم‌افزار بر روی رایانه هدایت‌گر نصب شود تا اسفی‌یرز حرکت‌های برنامه‌ریزی‌شده را انجام دهد.

گام بعدی مسوولان اسفی‌یرز، ارسال نمونه‌های دیگر این ریزماهواره به‌وسیله شاتل‌های فضایی است. نزدیک‌ترین پرواز را شاتل دیسکاوری در هفته دوم تیرماه انجام خواهد داد.

 

  منبع : پایگاه خبری Space.com

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 
صفحه 23 از 28