اخبار سایر خبرها مهمترین عناوین خبری در سال 1385


مهمترین عناوین خبری در سال 1385

به تصویر کشیدن فرآیندهای تشکیل ساختار توسط ماهواره نیوتون

گروهی بین‌المللی از اخترشناسان موفق شده‌اند با استفاده از داده‌های ارسالی ماهواره تابش‌ایکس نیوتون (XMM-Newton)، حباب دنباله‌داری از گاز را بیابند که یک‌میلیارد بار سنگین‌تر از خورشید است و با سرعت 750 کیلومتر بر ثانیه در میان یک خوشه کهکشانی سنگین گسترده می‌شود. اندازه‌گیری‌ها نشان می‌دهد این توده ابر، سه‌میلیون سال‌نوری پهنا دارد و هزاران کهکشان در ابعاد راه‌شیری را درخود جای می‌دهد. در نور ایکس، این ابر به‌شکل کره‌ای دنباله‌دار و درخشان دیده می‌شود که بزرگی‌اش به‌اندازه نصف ماه بدر است.این توپ آتشین ، بزرگ‌ترین جسم در نوع خود است که تاکنون دیده شده‌است.

 

 

 

این تصویر پرتو ایکس، حباب دنباله‌دار گاز را نشان می‌دهد که پنج میلیون سال‌نوری درازا دارد و با سرعت 750 کیلومتر بر ثانیه در خوشه کهکشانی آبل3266 گسترده می‌شود. نواحی نارنجی‌رنگ مرکز تصویر، حباب را نشان می‌دهد. سر حباب در سمت راست-پایین قرار دارد و بخش‌های قرمزرنگی نیز دربر دارد. دنباله در جهت مخالف خارج شده‌است، زیرا فشار محصورکننده گاز در آنجا کم‌تر است. نواحی قرمزرنگ، انتروپی پایین‌تر را نشان می‌دهند که متناظر با بی‌نظمی کم‌تر است؛ درحالی‌که مناطق نارنجی‌رنگ نواحی با انتروپی بالاتر را نشان می‌دهند. (تصویر بزرگ‌تر)

 

دکتر الکسیس فینوگونف، استادیار فیزیک دانشگاه مریلند و از همکاران موسسه فیزیک غیرزمینی ماکس‌پلانک در آلمان می‌گوید: بزرگی و سرعت این ابر گاز بسیار حیرت‌انگیز است. ما شاهد رسیدن سنگین‌ترین مصالح کیهانی به یکی از بزرگ‌ترین ساختارهای کهکشانی هستیم.

 

این توپ آتشین در یک خوشه کهکشانی به‌نام آبل3266 کشف شده است که دویست‌وپنجاه میلیون سال‌نوری با زمین فاصله دارد. این خوشه کهکشانی صدها کهکشان و مقادیر عظیمی گاز داغ به‌دمای یکصدمیلیون درجه‌کلوین درخود جای داده‌است و تنها گرانش قوی ماده‌تاریک درون آن است که این‌همه را درکنارهم نگاه داشته‌است. این خوشه، بخشی از ابرخوشه شبکه‌ساعتی (Horologium-Reticulum) و یکی از سنگین‌ترین خوشه‌های کهکشانی نیم‌کره جنوبی آسمان است. کشف این توپ گاز آتشین نشان می‌دهد این خوشه فعال است و روزبه‌روز بزرگ‌تر می‌شود. دانشمندان انتظار دارند آبل3266 در آینده نزدیک (به مقیاس کیهانی!) به یکی‌از بزرگ‌ترین جرم‌های متمرکز جهان بدل شود.

 

  

 

 خوشه کهکشانی آبل3266

 

اخترشناسان با استفاده از داده‌های طیف‌نگاری تابش‌ایکس ماهواره نیوتون، نقشه انتروپی این خوشه کهکشانی را رسم‌کرده‌اند. انتروپی، یک خاصیت ترمودینامیکی است که مقیاسی از بی‌نظمی سیستم را بدست می‌دهد. این نقشه می‌تواند بین گاز سرد و فشرده حباب دنباله‌دار و گازهای رقیق و داغ درون خوشه تمایز ایجادکند. این داده‌ها چگونگی خارج‌شدن گاز از مرکز حباب‌دنباله‌دار و تشکیل دنباله مملو از توده‌های سرد و فشرده را با جزئیات فراوانی نشان می‌دهند. اخترشناسان تخمین می‌زنند در هرساعت، جرمی برابر جرم خورشید از حباب خارج می‌شود!

 

پروفسور مارک هنریکسن، استاد دانشگاه مریلند در مورد این کشف می‌گوید: در این خوشه کهکشانی می‌توانیم فرآیندهای عملی تشکیل‌ساختار را به‌چشم ببینیم. گرانش ماده‌تاریک هم‌چون یک چسب‌کیهانی این حباب را پیوسته نگاه داشته‌است. اما این توده گاز درون فضای خوشه کهکشانی به‌پیش می‌تازد، بنابراین گرانش خوشه موجب می‌شود بخشی از گازها به‌دنبال حباب کشیده‌شود و دنباله تشکیل شود. این توده‌های سرد و فشرده روزی به ستارگان یا کهکشان‌های درون خوشه تبدیل خواهند شد.

 

ماهواره ایکس‌ام‌ام نیوتون، یکی از موفق‌ترین ماموریت‌های آژانس فضایی اروپا است که در پاییز سال 78 / 99 پرتاب شد. آینه‌های قدرتمند این تلسکوپ فضایی برای رصد پرتوهای ایکس به‌کار می‌روند و تاکنون توانسته‌اند اسرار فراوانی را درمورد پرانرژی‌ترین رویدادهای جهان اطراف برملا کنند.

  

  منبع : پایگاه خبری آژانس فضایی اروپا

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

تصاویر ارسالی کاسینی، فعالیت شدید زمین‌شناختی انکلادوس را نشان می‌دهد

انکلادوس یکی از قمرهای کوچک زحل است که تنها 505 کیلومتر قطر دارد؛ با این حال فعالیت‌های شدید زمین‌شناختی این قمر، آن‌را در فهرست فعال‌ترین قمرهای منظومه شمسی قرار داده‌است.

فضاپیمای کاسینی توانسته‌است در تازه‌ترین ملاقات خود با انکلادوس، فوران ذرات یخ را از سطح این قمر به‌تصویر بکشد. نیروی گرانشی زحل در مدار بسیار کشیده این قمر تغییرات شدیدی دارد و نیروهای جذرومدی حاصل، درون قمر را به‌شدت گرم می‌کنند؛ به‌طوری که یخ به آب تبدیل می‌شود و فوران می‌کند.

 

 

کاسینی برای تصویربرداری از این فوران‌های یخی مجبور بود زمان نوردهی را بیشتر کند، ازاین‌رو منتظر ماند تا انکلادوس از مقابل ناحیه تاریک زحل عبورکند. اما این نوردهی بلندمدت سبب‌شد نیم‌کره جنوبی سیاره‌زحل که با نور حلقه‌ها روشن شده‌بود، بیش‌از اندازه روشن دیده‌شود.

کاسینی این تصویر را با دوربین زاویه‌بسته خود از فاصله 2.1 میلیون کیلومتری انکلادوس و 2.3 میلیون کیلومتری زحل تهیه کرده‌است. کوچک‌ترین جزئیات روی انکلادوس 13 کیلومتر درازا دارند.

 

 

  منبع : پایگاه خبری SpaceFlightNow.com

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

اختفای نادر پلوتو، بسیاری از منجمان و سیاره‌شناسان را به میان اقیانوس آرام کشاند

 این پدیده فرصت مناسبی برای بررسی جو، حلقه‌های احتمالی و قمرهای جدید پلوتو و تنظیم ابزارهای علمی فضاپیمای نیوهورایزنز است

در یکی از نادرترین رویدادهای منظومه‌شمسی که ساعت 19:55 دیروز، دوشنبه 22 خرداد (16:25 دوازدهم ژوئن به‌وقت جهانی) روی داد، زمین، پلوتو و ستاره‌ای کم‌نور به‌نام UCAC 2603 9859 (از قدر 15) روی یک خط قرار گرفتند و ستاره برای دو دقیقه پشت پلوتو پنهان شد. اخترشناسان بسیاری به نیوزیلند و جنوب استرالیا (بهترین مناطق زمین برای رصد این پدیده) سفر کرده‌بودند تا با بررسی این اختفای بسیار نادر و کوتاه، اطلاعات جدیدی را از این سیاره بدست آورند.

پدیده اختفا زمانی روی می‌دهد که یکی از اجرام منظومه شمسی از مقابل یکی از اجرام آسمان عبور کند. اخترشناسان با رصد این پدیده می‌توانند ابعاد دقیق جرم آسمانی را اندازه‌گیری کنند و جو احتمالی اطراف آن را بررسی کنند. اگر جرم موردنظر جو نداشته باشد، به‌محض آن‌که از مقابل ستاره دوردست عبور کند نور ستاره قطع می‌شود؛ اما اگر دارای جو باشد، نور ستاره از جو عبور می‌کند، می‌شکند و پخش می‌شود؛ در نتیجه ستاره آرام‌آرام کم‌نور می‌شود تا جایی‌که کاملا در پشت جرم منظومه‌شمسی پنهان شود. الگوهای منحنی تغییرات درخشندگی ستاره حاوی اطلاعاتی در مورد ضخامت جو و ضریب‌شکست آن است.

اخترشناسان امیدوارند با بررسی دقیق تغییرات درخشندگی ستاره UCAC 2603 9859، جو نیتروژنی سیاره پلوتو را بررسی کنند و ببینند آیا این سیاره هم مانند دیگر چهار سیاره خارجی منظومه شمسی حلقه‌هایی در اطراف خود دارد یا خیر. تاکنون تنها دو رویداد اختفای به‌دردبخور از سیاره پلوتو دیده شده‌است: یکی در 9 ژوئن که رصد اختفای پلوتو در نیوزیلند نشان داد پلوتو جوی از نیتروژن دارد؛ و دیگری در 20 جولای 2002 که از آمریکای جنوبی دیده‌شد.

رصد این اختفای جدید هم‌چنین به دانشمندان کمک می‌کند مدل‌های خود را درمورد تغییرات جوی این سیاره در فواصل دور از خورشید بیازمایند. برخی از این مدل‌ها پیش‌بینی می‌کنند با دورترشدن فاصله پلوتو از خورشید، جو این سیاره یخ بزند. متاسفانه داده‌های موجود از پلوتو، شرایط آن‌را تنها در یک‌چهارم از مدارش نشان می‌دهد، زیرا 248 سال طول می‌کشد تا این سیاره یک‌بار به‌دور خورشید بگردد و پلوتو تنها 75 سال است که کشف شده‌است.

اما رصد اختفای پلوتو استفاده‌های دیگری هم دارد. به‌تازگی دو قمر جدید برای این سیاره پیدا شده‌است و این اختفا فرصت بسیار مناسبی است که ابعاد این دو قمر با دقت بیشتری اندازه‌گیری شود. استفاده دیگر این اختفا، رصد این پدیده با ابزارهای دقیق فضاپیمای نیوهورایزنز (افق‌های جدید) است. این اختفا یکی از تنها چند رویدادی است که مهندسان برای تنظیم دقیق ابزارهای حساس این فضاپیما درنظر گرفته‌اند. فضاپیمای افق‌های جدید در سال 2015 به منظومه سیاره‌ای پلوتو خواهد رسید.

 

   منبع : نشریه خبری‌الکترونیکی ABC

 

نقشه جدید بازوهای کهکشان راه‌شیری رسم‌ شد

اسمش را گذاشته‌ایم خانه، اما اطلاعاتمان از کهکشان راه‌شیری نسبت به دانسته‌هایمان از کهکشان‌های همسایه کم‌تر است. سال‌ها است اخترشناسان درتلاشند شکل کهکشانمان را مشخص کنند، اما تاکنون نتوانسته‌اند صددرصد موفق باشند. نقشه‌برداری از کهکشان راه‌شیری مانند تعیین شکل جنگلی که درآن بی‌حرکت نشسته‌ایم، بسیار سخت است. اما شاید یک نقشه‌برداری دقیق از بازوهای مارپیچی بتواند دست‌یابی به نقشه کهکشان را آسان کند. این همان کاری است که اوان لوین و همکارانش در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی انجام داده‌اند. آنها با با استفاده از رادیوتلسکوپ‌های برنامه نقشه‌برداری مشترک لیدن- آرژانتین- بن، مقدار هیدروژن اتمی را در بخش‌هایی از بازوها اندازه‌گیری کرده‌اند و نقشه بخش خارجی بازوهای مارپیچی کهکشان راه‌شیری را ترسیم کرده‌اند.

 

نتایج بدست‌آمده تایید می‌کند که ساختار بازوهای مارپیچی راه‌شیری نامتقارن است و این بازوها بیشتر به صدف حلزون یا طوفان‌های اقیانوسی شباهت دارند. لوین در این‌مورد می‌گوید: به‌نظر شما تکرار الگوهای صدف حلزون در ابعاد کیهانی شگفت‌انگیز نیست؟

بازوهای کهکشان را مناطق چگال گاز هیدروژن تشکیل داده‌اند. برخلاف برخی کهکشان‌های دیگر که بازوهای بسیار خوش‌تعریفی دارند (گویی نقاشی زبردست آنها را رسم کرده‌است)، بازوهای راه‌شیری ناصاف و تکه‌تکه هستند. اما از همه این‌ها مهم‌تر، این‌که بازوهای کهکشان تا فاصله هشتادهزار سال نوری از مرکز کهکشان کشیده شده‌اند که بسیار دورتر از مرز ستارگان کهکشان است. این پدیده بسیار عجیب است، زیرا تاکنون تصور می‌شد ساختار مارپیچی در اثر برهمکنش‌های گرانشی ایجاد می‌شود، اما گرانش در چنین فاصله‌ای بسیار ضعیف است.

 

  منبع : پایگاه خبری نشریه NewScientist

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

تلسکوپ فضایی اسپیتزر، نشانه‌هایی را از تشکیل غبار در ابرنواخترهای نوع دوم پیدا کرد

وقتی عالم بیش‌از هفتصد میلیون سال نداشت، برخی از کهکشان‌ها دارای غبار زیادی بودند. چندسالی است اخترشناسان این پرسش را مطرح می‌کنند که این‌همه غبار از کجا آمده است؟ گروهی از اخترشناسان با استفاده از تصاویر تلسکوپ فضایی اسپیتزر اعلام کرده‌اند توانسته‌اند منشا این غبار زیاد را در ابرنواخترهای نوع دوم پیدا کنند. ابرنواختر نوع دوم، پدیده‌ای است که در آن، سنگین‌ترین ستارگان عالم در پایان عمر خود با انفجاری عظیم نابود می‌شوند. این انفجار یکی از پرانرژی‌ترین رویدادهای عالم است.

 

شرح عکس: غبار تولیدشده در ابرنواختر در تصویر خرداد 83 / ژوئن 2004 دیده می‌شود، ولی اثری از این غبار در تصویر شش‌ماه بعد ( ژانویه 2005) دیده نمی‌شود.

 

غبار کیهانی، یکی از مهم‌ترین ترکیبات کهکشان‌ها، ستارگان، سیارات و حتی حیات است. تابه‌امروز، اخترشناسان توانسته‌اند تنها دو منبع تولید غبار را شناسایی کنند: نخست، مواد پراکنده‌شده از ستارگان پیر خورشیدمانندی است که میلیاردها سال از عمرشان گذشته‌است، و دوم، فرآیندهای کند فشرده‌شدن مولکول‌ها در فضای میان‌ستاره‌ای. مشکل این دو مدل این‌است که هیچ‌یک نمی‌تواند توضیح دهد چگونه جهان تنها چندصد میلیون سال پس‌از تولدش این‌قدر غبارآلود شد. بیش‌از چهل سال است اخترشناسان حدس زده‌اند منشا این غبار اولیه انفجارهای ابرنواختری است، اما یافتن شواهد موید این حدس بسیار دشوار بود.

به‌تازگی دکتر بن شوگرمن از موسسه علوم تلسکوپ فضایی و همکارانش توانسته‌اند با استفاده از تلسکوپ‌های فضایی هابل و اسپیتزر و تلسکوپ جمینی شمالی در موناکی هاوایی، مقادیر قابل‌توجهی غبار داغ را در بقایای یک ستاره سنگین به‌نام ابرنواختر SN 2003gd پیدا کنند. بقایای این انفجار ابرنواختری در فاصله سی‌میلیون سال‌نوری از ما در کهکشان M74 واقع شده‌است. ستارگان سنگینی مانند نیای این ابرنواختر، زندگی بسیار کوتاهی دارند و بیش از چند ده‌میلیون سال عمر نمی‌کنند. یافته شوگرمن نشان می‌دهد که می‌توان انفجارهای ابرنواختری را به‌عنوان منبع تولید غبار درنظر گرفت.

ابرنواخترها در فرآیند نسبتا سریعی کم‌نور می‌شوند، از این‌رو گروه شوگرمن به تلسکوپ‌های بسیار حساسی نیاز داشت تا بتواند تحولات بقایای این ابرنواختر را پس از گذشت چندماه از انفجار اول بررسی کند. در گذشته چنین تلسکوپ‌هایی وجود نداشت و اخترشناسان نمی‌توانستند شاهدی تجربی بر مدل‌های خود بیابند، اما امروز با وجود مجموعه‌ای کامل از تلسکوپ‌های فضایی و زمینی، فناوری به‌جایی رسیده‌است که بشر بتواند آسمان را در جستجوی چنین شواهدی بکاود. ابزاری مانند تلسکوپ فضایی اسپیتزر این توانایی را دارد که غبار داغ را به هنگام تشکیل‌شدن آشکار کند.

غبار نقش بسیار اساسی در تشکیل دنباله‌دارها، سیارات و حتی حیات دارد، اما دانسته‌های بشر از چگونگی تشکیل آن بسیار اندک است. اخترشناسان در تلاشند با یافتن شواهد بیشتر، دانش خود را درمورد فرآیندهای غنی‌شدن غبار درون عالم افزایش دهند.

 

 

  منبع : پایگاه خبری SpaceFlightNow.com

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

قمر سوم زمین، سیاره مادر را ترک کرد

 سیارک‌های هم‌مدار زمین، هرچندسال یک‌بار به‌عنوان قمر افتخاری وارد منظومه سیاره‌ای زمین و ماه می‌شوند

هفت سال پیش قمر جدیدی به منظومه سیاره‌ای زمین و ماه افزوده شد، یک سیارک بیست‌متری که بعدها 2003YN107 نام گرفت. از آن زمان تاکنون این قمر هرسال یک‌بار به‌دور زمین می‌گشت، تا این‌که دو روز پیش تصمیم گرفت زمین را ترک کند. به گفته پل خداس، از کارشناسان برنامه اجرام نزدیک زمین در JPL، این سیارک رفتار بسیار عجیبی نسبت به دیگر سیارک‌ها دارد.

بسیاری از سیارک‌های نزدیک زمین وقتی به سیاره‌مان نزدیک می‌شوند، به سادگی از کنارش عبور می‌کنند. سالها است این سیارات می‌آیند و می‌روند و تنها اثرشان بر زمین، حضور در تیتر روزنامه‌ها است که احتمال برخوردشان با زمین چقدر است! اما سیارک 2003YN107 با تمام این سیارک‌ها تفاوت داشت. این سیاره آمد و ماند! کارشناسان، این سیارک را جزو سیارک‌های هم‌مدار با زمین طبقه‌بندی می‌کنند، سیارک‌هایی که در نزدیکی زمین توقف می‌کنند، چند سالی به دور آن گردش می‌کنند و در نهایت زمین را ترک کرده، به حرکت خود ادامه می‌دهند. این سیارک‌ها در واقع در مدار زمین شریکند و تقریبا در یک‌سال به‌دور خورشید گردش می‌کنند. معمولا این سیارک‌های هم‌مدار از پشت به زمین می‌رسند و رقص مداری خود را آغاز می‌کنند: سیارک درحالی‌که هنوز به‌دور خورشید گردش می‌کند، آرام آرام نیز به‌دور زمین می‌گردد. البته این سیارک‌ها هیچ‌گاه در دام گرانش زمین گرفتار نمی‌شوند.

سیاره‌شناسان تاکنون چهار سیارک هم‌مدار زمین را شناسایی کرده‌اند: 2003YN107، 2002AA29، 2004GU9 و 2001GO2. ممکن‌است تعداد این سیارک‌ها بیش‌از این باشد که برای شناسایی آن باید حساسیت و وسعت نقشه‌برداری سیارک‌ها را بیشتر کرد. درحال حاضر، تنها 2003YN107 و 2004GU9 به‌دور زمین گردش می‌کنند و دو سیارک دیگر از زمین جدا شده‌اند. در این میان، سیارک 2004GU9 شاید جذاب‌ترین آنها باشد. این سیارک دویست متر بزرگی دارد و پانصدسال است به‌دور زمین گردش می‌کند. محاسبات نشان می‌دهد این سیارک احتمالا برای پانصدسال دیگر هم میهمان منظومه سیاره‌ای زمین و ماه است، چرا که مدار نسبتا پایداری دارد.

اما سیارک 2003YN107 این روزها توجه همه را به خود جلب کرده‌است. دو روز پیش، سیارک به فاصله 3.4 میلیون کیلومتری از زمین رسید که نزدیک‌تر از فاصله معمولش به زمین بود. گرانش زمین، ضربه لازم را برای خروج سیارک از مدار زمین وارد کرد و قمر سوم زمین که در مدار مارپیچی بازی گردش می‌کرد، از منظومه سیاره‌ای خارج شد. شصت سال دیگر، این سیارک دوباره به منظومه سیاره‌ای زمین و ماه وارد خواهد شد. در آن زمان فضاپیماهای پیشرفته‌تری به ملاقات قمر جدید زمین خواهند رفت و ساختار آن را بررسی خواهند کرد. اما شاید فعالیت‌های خصوصی فضایی پیش‌دستی کند و این سیارک تازه‌ازراه‌رسیده را به هتلی برای اقامت جهانگردان فضایی تبدیل کند!

   منبع : پایگاه خبری ناسا

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

آیا ستارگان کوارکی، ستارگان نوترونی ساکت رادیویی و فورانگر‌های گاما همه یک‌چیزند؟

کوارک‌ها که به‌همراه لپتون‌ها (الکترون و فامیل‌هایش) بنیادی‌ترین واحدهای سازنده تمام مواد هستند، بسیار اسرارآمیز و خجالتی‌اند؛ آن‌قدر خجالتی که خود را تنها در برخوردهای بسیار پرانرژی ذرات زیراتمی در سرعت‌های فوق‌العاده بالا نشان می‌دهند. در چنین انرژی‌های بالایی، برخورد ذرات به یکدیگر سبب خرد شدنشان و پدیدار شدن ساختار داخلی‌شان یعنی همان کوارک‌ها می‌شود؛ اما این کوارک‌ها لحظه‌ای بیشتر دوام نمی‌آورند و در بازترکیبی جدید، بوزون‌ها یا فرمیون‌های جدیدی تولید می‌کنند. هزینه تولید کوارک‌ها بسیار هنگفت است و فرصت بررسی آنها بسیار اندک و اسرارآمیز بودن کوارک‌ها هم از این ناپایداری ناشی می‌شود.

اما پژوهشگران دانشگاه کالگری و آزمایشگاه ملی آرگون در ایلی‌نویز پیشنهاد بهتری دارند. آنها حدس می‌زنند طبیعت، آزمایشگاه مناسبی را برای بررسی کوارک‌ها در نوعی از ستارگان ابرچگال به‌نام ستارگان نوترونی فراهم کرده‌است.

ستارگان نوترونی به‌قدری چگالند که یک قاشق چای‌خوری از موادشان، میلیاردها تن وزن دارد. چنین چگالی بالایی، فشاری فراتر از حد تصور را در هسته این ستارگان ایجاد می‌کند. فشار در برخی شرایط به‌قدری افزایش می‌یابد که کوارک‌ها را از درون نوترون‌ها آزاد می‌کند. این فرآیند که با باززایش کوارک‌ها مشهور است، می‌تواند ستاره نوترونی را به یک ستاره کوارکی تبدیل کند. پژوهشگران کالگری و آرگون پیش‌بینی می‌کنند در این فرآیند تبدیل، ستاره نوترونی به یک نواختر کوارکی تبدیل می‌شود و ستاره در نوعی انفجار داخلی، انرژی بسیار زیادی آزاد می‌کند. این انرژی می‌تواند به درک برخی از فورانگرهای دیده‌شده با انرژی بالا که تاکنون توضیحی بر وقوعشان نبود، کمک کند.

ستاره کوارکی تنها جایی در طبیعت است که می‌توان کوارک‌های آزاد را پیدا کرد. اما چگونه می‌توان این ستارگان را پیدا کرد؟ محاسبات رشید عوید، استاد اخترشناسی دانشگاه کالگری و همکارانش نشان می‌دهد بهترین نامزدهای ستارگان کوارکی، ستارگان نوترونی با جرم 1.5 تا 1.8 برابر جرم خورشید هستند که دوران وضعی سریعی دارند. این بدان معنی است که از هر یکصد ستاره نوترونی شناخته‌شده، یکی می‌تواند ستاره کوارکی باشد. با این حساب، فراوانی این ستارگان حتی در کهکشان خودمان بسیار زیاد است و هر روز باید انتظار دیدن دو نواختر کوارکی را داشت!

محاسبات این گروه هم‌چنین نشان می‌دهد هسته بسیار مغناطیسی ستارگان نوترونی سنگین می‌تواند در طول چند ساعت اول تولدش پس از انفجار ابرنواختری به یک ستاره کوارکی تبدیل شود. اما این زمان برای ستارگان نوترونی سنگین با میدان مغناطیسی متوسط به هزار سال بالغ می‌شود، که البته در مقیاس کیهانی چند لحظه‌ای بیش نیست.

پژوهشگران تاکنون دو پدیده شناخته‌شده را به ستارگان کوارکی مرتبط کرده‌اند. پدیده اول، گروهی از ستارگان نوترونی به نام ستارگان نوترونی ساکت رادیویی است. محاسبات نشان می‌دهند ستارگان کوارکی به‌جز برخی تابش‌های رادیویی مشخص، دیگر تابش‌های ستارگان نوترونی را تولید می‌کنند. تاکنون هفت ستاره نوترونی ساکت رادیویی شناخته‌شده که ممکن است ستاره کوارکی باشند.

اما این ستارگان کوارکی می‌توانند پدیده عجیب دیگری را نیز به نام فورانگرهای گاما توضیح دهند. این‌ها اجرامی ستاره‌ای‌اند که گاه‌گاه ، انرژی فراوانی را در طول چند ثانیه آزاد می‌کنند. این انرژي آزاد شده یک میلیون برابر انرژی تولیدی خورشید در طول یک‌سال است. زمانی اخترشناسان فکر می‌کردند انفجار ابرنواختری پرانرژی‌ترین رویدادهای کیهان است، اما فورانگر گاما ده برابر پرانرژی‌تر از انفجارهای ابرنواختری است.بیش از چهل‌سال است این اجرام شناخته شده‌اند، اما توضیح کاملی در موردشان وجود ندارد.

رشید عوید و همکارانش، چگونگی تغییر میدان مغناطیسی یک ستاره نوترونی را در طول فرآیند تبدیلش به یک ستاره کوارکی شبیه‌سازی کرده‌اند. این شبیه‌سازی که در گردهمایی جامعه منجمان آمریکا ارایه شده‌است، انفجار بزرگی را نشان می‌دهد که انرژی آن قابل‌قیاس با انرژی یک فورانگر گاما است. این گروه از پژوهشگران حدس می‌زنند فورانگرهای گاما با نواخترهای کوارکی در ارتباطند.

گام بعدی دانشمندان، مشخص کردن ویژگی‌های اختصاصی ستارگان کوارکی و نواخترهای کوارکی است تا بهتر بتوانند آن‌ها را در آسمان پیدا کنند.

   منبع : پایگاه خبری اینترنتی SpaceFlightNow.com

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

دلایل هموار بودن سطح تیتان

برسر گودال‌های برخوردی سطح تایتان چه آمده است؟ سیاره‌شناسان انتظار داشتند سطح تایتان نیز مانند دیگر قمرهای منظومه شمسی مملو از گودال‌های برخوردی باشد، اما تصاویر ارسالی فضاپیمای کاسینی تعداد انگشت‌شماری گودال‌های برخوردی یافته‌اند. اطلاعات این فضاپیما نشان از تاثیر فعالیت‌های آتشفشانی، بارش باران، ته‌نشین شدن دوده‌ها و سطح پوست‌تخم‌مرغی تایتان در محوشدن گودال‌های سطح بزرگ‌ترین قمر زحل دارد.

 

فضاپیمای کاسینی تاکنون پنج‌بار رادارهای خود را به‌سوی تایتان نشانه رفته‌است و پنج نوار باریک از سطح این قمر را با دقت نقشه‌برداری کرده‌است. به‌تازگی نتایج تحلیل دومین نقشه‌برداری کاسینی در نشریه نیچر منتشر شده‌است. اگر تایتان شرایطی مانند دیگر قمرهای مرده در دوردست‌های منظومه شمسی می‌داشت، نقشه کاسینی می‌بایست بیش‌از یکصد گودال برخوردی با قطر بیش از بیست کیلومتر را نشان می‌داد؛ اما تنها دو گودال برخوردی شناسایی شده‌اند و این بدان معنی‌است که دیگر گودال‌ها نابود شده‌اند.

گودال اول به‌نام سینلاپ، هشتاد کیلومتر عرض دارد. گودال دیگر که منروا نام دارد، بستری برخوردی به قطر 450 کیلومتر است و نشانه‌های بسیاری از فرسایش را مانند ناپیوستگی‌های دیواره گودال یا الگوهای زهکشی مایعات نشان می‌دهد.

استیون وال، عضو گروه رادار کاسینی و کارشناس آزمایشگاه پیشرانش جت، عقیده دارد ناپیوستگی‌های دیواره منروا در اثر جریان مایعات ایجاد شده‌است. این مایع احتمالا متان است که گاه‌به‌گاه در تایتان می‌بارد. بدین ترتیب رودخانه‌ها یا سیلاب‌های موسمی متان، سطح تایتان را می‌شویند و اثری از گودال‌ها برجای نمی‌گذارند.

اما این تنها فرآیند نابودی گودال‌ها نیست. نشانه‌های بسیاری از تغییرات سطح تایتان دیده شده‌است که دلالت بر دفن‌شدن یا محوشدن گودال‌ها دارد. کاسینی توانسته‌است توده‌های روشنی از مواد را در سطح تایتان ثبت‌کند که احتمالا جریان گدازه‌های آتشفشانی است. احتمالا برخی از گودال‌ها با حجم وسیع گدازه‌های آب مایع که از داخل تایتان به سطح سرازیر شده و به‌سرعت منجمد شده‌اند، پر شده‌است. گودال‌هایی هم ممکن است با رسوب‌های آلی که از جو می‌بارند، پر شده‌باشند. از سوی دیگر، پوسته یخی تایتان بیش‌ازاندازه نازک است و نمی‌تواند وزن دیواره‌های بلند گودال‌ها را تحمل کند، درنتیجه فرآیند دفن‌شدن گودال‌ها بسیار آسان انجام می‌شود. این نظریه می‌تواند داده‌های ارتفاع‌سنجی رادار کاسینی را تایید کند که تعداد بسیار کمی تپه با بلندی بیش‌از دویست‌متر ثبت کرده‌است. اما دیواره‌های گودال سینلاپ 1300متر ارتفاع دارند و این بدان معنی است که ضخامت پوسته یخی تایتان ثابت نیست.

تازه‌ترین نقشه‌برداری کاسینی که در سی‌ام آوریل از ارتفاعات زانادو انجام شد، الگوهای برخوردی بیشتری را نشان می‌دهد. ممکن است برخی از این عوارض منشا دیگری غیر از برخورد داشته باشند، اما استیون وال حدس می‌زند بداند چرا زانادو گودال‌های بیشتری دارد: زانادو منطقه مرتفعی است و رسوبات آلی آن شسته شده‌است. ازاین‌رو این گودال‌های بلندتر پوشیده نشده‌اند و در معرض برخوردهای دیگر قرار گرفته‌اند.

 

 

  منبع : پایگاه خبری نشریه NewScientist

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

ابر سیاه‌چاله‌های دیوار‌به‌ دیوار

اخترشناسان دو سیاه‌چاله ابرسنگین را کشف کرده‌اند که تنها 24 سال‌نوری از یکدیگر فاصله دارند. این گروه از اخترشناسان مشغول فراگیرترین نقشه‌برداری از اجرام فشرده تابنده امواج رادیویی با استفاده از آرایه خطی بسیاربلند (VLBA) بودند که این جفت سیاه‌چاله را کشف کردند. این آرایه از ده رادیوتلسکوپ تشکیل شده‌است که در گستره‌ای به طول هشت‌هزار کیلومتر (از هاوایی تا جزایر ویرجین ایالات متحده) قرار گرفته‌اند.

تصویر سمت راست، نمای کهکشان آنتن (NGC4038 و NGC4039) از دید تلسکوپ فضایی هابل است. وضوح این تصویر 12 سال نوری در هر نقطه است. در مرکز هریک از این دو کهکشان برخوردی یک سیاه‌چاله‌ ابرسنگین وجود دارد که با رنگ قرمز نمایش داده شده‌است. محدوده سبزرنگ تصویر سمت راست که کهکشان آنتن را از دید یک تلسکوپ زمینی نشان می‌دهد، محل تصویر تلسکوپ فضایی هابل است.

جفت ابرسیاه‌چاله کشف‌شده در کهکشان 0402+379 به فاصله 750 میلیون سال نوری از زمین قرار گرفته‌اند و هر صدوپنجاه‌هزار سال یک‌بار به‌دور یکدیگر می‌گردند. اخترشناسان حدس می‌زنند این سیاه‌چاله‌‌ها حاصل یک برخورد کهکشانی باشند.

کریستینا رودریگرز، اخترشناس دانشگاه سیمون‌بولیوار ونزوئلا و عضو گروه تحقیقاتی دانشگاه نیومکزیکو می‌گوید: محاسبات ما نشان می‌دهد این جفت سیاه‌چاله پس از یک میلیاردمیلیارد سال (1012سال) با یکدیگر برخورد می‌کنند و امواج گرانشی شدیدی را در کیهان منتشر خواهندکرد.

امواج‌گرانشی، اختلال‌هایی در چارچوب فضازمان هستند که نظریه نسبیت‌عام وجود آنها را در شرایط اختلالات شدید گرانشی پیش‌بینی ‌می‌کند. یافتن چنین جفت سیاه‌چاله‌هایی به دانشمندان کمک می‌کند تا زمان کمتری را برای جستجوی امواج گرانشی حاصل از برخورد ستارگان نوترونی و سیاه‌چاله‌ها به یکدیگر صرف کنند.

هم‌اکنون، تداخل‌سنج‌های بزرگی درحال ساخت است تا امواج گرانشی را آشکار کنند. این تداخل‌سنج‌ها از دو بازوی بلند عمودبرهم تشکیل شده‌اند که طول یکسانی دارند و پرتوهای هم‌فاز نور در آنها حرکت می‌کنند. در حالت عادی، این پرتوها مسیر یکسانی را طی می‌کنند و هم‌فاز با یکدیگر باقی می‌مانند، اما زمانی که یک موج گرانشی به آنها برسد، طول این دو بازو تغییر می‌کند و پرتوهای نور تغییر فاز پیدا می‌کنند. با مقایسه این پرتوها می‌توان به اطلاعات مهمی در مورد جهت، قدرت و منشا این امواج گرانشی پی برد.

یکی از بزرگ‌ترین این تداخل‌سنج‌ها، ماموریت LISA است که با همکاری ناسا و اسا (آژانس فضایی اروپا) در سال 2015 به فضا پرتاب خواهد شد. این تداخل‌سنج لیزری، از سه ماهواره تشکیل می‌شود که مثلث متساوی‌الاضلاع بزرگی را به ضلع پنج میلیون کیلومتر در فاصله 60 درجه‌ای پشت زمین ( نقطه لاگرانژی چهارم) ایجاد می‌کنند. اخترشناسان امیدوارند بتوانند امواج گرانشی حاصل از  جفت سیاه‌چاله تازه‌کشف‌شده را با لایزا آشکار کنند.

 

 

  منبع : پایگاه خبری نشریه Astronomy

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

بحث‌های طولانی پیرامون تعریف واژه سیاره

 

تاریخ‌نویسان و دانشگاهیان به یاری منجمان شتافته‌اند تا به بحث‌های طولانی پیرامون تعریف واژه سیاره خاتمه دهند. انتظار می‌رود تصمیم نهایی درمورد تعریف این واژه در شهریورماه امسال اعلام شود، اما تاریخ نشان داده‌است بازنویسی تعریف‌های بنیادی و اصلی به‌مراتب دشوارتر از یافتن جهان‌های کوچک در مرزهای منظومه شمسی است!

مجمع عمومی اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی، مردادماه امسال در شهر پراگ (پایتخت جمهوری چک) برگزار خواهد شد و قرار است تمایز دقیق بین سیارات و دیگر خرده‌سنگ‌های منظومه‌شمسی را مشخص کند. این‌کار به‌درخواست کمیته تازه‌شکل‌گرفته‌ای انجام می‌شود که گروهی از متخصصان غیرنجومی در آن، برای پایان بخشیدن به بحث‌های طولانی تفاوت سیارات و دیگر اجرام سنگی منظومه شمسی تلاش می‌کنند. اگر پیشنهادهای جدید به تصویب اعضای مجمع عمومی برسد، تعریف جدید در شهریورماه اعلام خواهد شد.

شاید مسخره به‌نظر برسد که بزرگ‌ترین تشکل نجومی زمین هنوز تعریف دقیقی از سیاره در اختیار ندارد، اما واقعیت این است که چندسال بیش‌تر نیست که اخترشناسان توانسته‌اند اجرامی شبیه به پلوتو را در دوردست‌های منظومه‌شمسی پیدا کنند. بسیاری از این اجرام از پلوتو کوچک‌ترند، اما آنها کروی‌اند و به‌دور خورشید گردش می‌کنند. این دو خاصیت قرن‌ها است که متناظر با معنای مطلق سیاره است. اما موانعی هم بر سر سیاره شناختن این اجرام وجود دارد: اغلب این اجرام در مدارهایی بسیار کشیده و وحشی (!) به‌دور خورشید گردش می‌کنند که به بالا و پایین صفحه دایره‌البروج که هشت سیاره سنتی منظومه شمسی در آن قرار گرفته‌اند، ادامه می‌یابد. پلوتو نیز در چنین مدار وحشی‌ای به دور خورشید می‌گردد و همین سبب شده‌است بسیاری از اخترشناسان این جرم را جزو سیارات منظومه شمسی به حساب نیاورند.

بحث و جدل دانشمندان بر سر این موضوع از سال 1999 آغاز شد، اما در بهار سال 1384 این ماجرا به اوج خود رسید. مایک براون، اخترشناس کالتک و کاشف جرم 2003 UB13 در ورای مدار سیاره نپتون، نشان داد این جرم تقریبا هم‌اندازه پلوتو است و باید یک سیاره نام بگیرد؛ اما بسیاری از منجمان با پیشنهاد او مخالفت کردند و چنین استدلال کردند که اجرام بسیار دیگری وجود دارند که می‌توانند دارای همین شرایط باشند و اگر آنها را نیز سیاره اعلام کنیم؛ دیری نمی‌گذرد که تعداد سیارات منظومه‌شمسی از هزار سیاره فراتر خواهدرفت.

بیش‌از یک‌سال است کمیته‌های اتحادیه بین‌المللی اخترشناسی به بحث در مورد تعریف سیاره پرداخته‌اند. اخترشناسان عضو نتوانستند بر سر این موضوع توافق کنند که آیا یک سیاره را بر اساس جرمش تعریف کنند، یا بر اساس خصوصیات مداری، و یا چگونگی تشکیل جرم را همراه با دیگر خواص مداری به عنوان نشانه‌های سیاره بودن درنظر بگیرند. پاییز گذشته، بحث این کمیته به این‌جا رسید که آیا بهتر نیست صفت‌هایی را به واژه سیاره اضافه کنیم، مانند سیارات غولی گازی، سیارات زمین‌مانند، سیارات سیارکی و مانند آن.

به‌هر حال، این گروه به نتیجه‌ای نرسید و گروه جدیدی از متخصصان غیرنجومی مسوولیت تعریف واژه سیاره را برعهده گرفته‌اند. حدس و گمان‌ها در مورد نتایج کارهای آنها زیاد است، اما هنوز هیچ خبر رسمی منتشر نشده‌است. تنها تصمیم مهمی که اعلام شده، این‌است که در جلسه اول گردهمایی، تغییراتی در اساسنامه اتحادیه بین‌المللی نجوم ایجاد خواهد شد که بر اساس آن، اعضای مجمع عمومی می‌توانند فقط در گردهمایی پراگ، به تمام مسایل علمی رای بدهند. از قرار معلوم، مردادماه امسال بسیاری از تعریف‌های پذیرفته‌شده در منظومه شمسی تغییر خواهد کرد.

 

 

  منبع : پایگاه خبری Space.com

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی

 

 

ماموریت ماهواره کلاودست با مشاهده کولاک‌های قطب جنوب آغاز شد

فضاپیمای کلاودست، ماموریت علمی خود را با ارسال نخستین بسته اطلاعات رسما آغاز کرد. تصاویر ارسالی، مقطع عرضی ابرهایی را در راستای بالا-پایین نشان می‌دهند و برای نخستین بار، تصاویر همزمانی را از ابرها و ذرات بارش به بشر نشان داده‌اند.

 

دبورا وین، مسوول تحقیقات نظری کلاودست در آزمایشگاه پیشرانش جت ناسا با شگفت‌انگیز توصیف‌کردن تصاویر می‌گوید: تاکنون جو زمین را به‌این شکل ندیده بودیم. این‌بار ابرها را مانند تصاویر روی کاغذ نمی‌بینیم، ما می‌توانیم به ژرفای ابر نفوذ کنیم و پیچیدگی‌های لایه‌های مختلف را ببینیم.

 

فضاپیمای کلاودست در 28 آوریل / 8 اردیبهشت به‌وسیله یک موشک دلتا2 به فضا پرتاب شد. ماهواره دیگری نیز به‌نام کالیپسو با کلاودست همراه بود که ماموریتش بررسی ذرات معلق هوا است. رادار نقشه‌بردار مقطع عرضی ابرها که نخستین رادار در طول موج‌های میلی‌متری است، مهم‌ترین ابزار علمی کلاودست است که سه هفته پیش آزمایش شد و کار خود را رسما در 12 خردادماه آغاز کرد. نخستین داده‌های ارسالی این ابزار نشان می‌دهد رادار تمام انواع ابرهای معمولی را رصد کرده است و توانسته در تمامی آنها به‌جز ابرهای با بارندگی سنگین نفوذ کند. نتایج فعلی بسیار ابتدایی است و گروه تحقیقاتی کلاودست قصد دارد تا نه ماه آینده، این تصاویر را تحلیل و نتایجش را اعلام کند.

 

 

 

نخستین تصاویر، سطح مقطع جبهه یک طوفان حاره‌ای را بر فراز دریای نروژ در تاریخ 30 اردیبهشت نشان می‌دهد. رنگ‌های قرمز تصویر نشان‌دهنده ذراتی مانند قطرات باران، بلورهای یخ و دانه‌های برف است که بازتابندگی بسیار بالایی دارند،. رنگ آبی هم نمایانگر ابرهای سیروس نازک‌تر است.

 

 

 

این رادار هم‌چنین تصویری را از یک کولاک شبانه در قطب جنوب تهیه کرده‌است. شب‌های طولانی زمستانی در قطب جنوب آغاز شده‌است و این موضوع، اندازه‌گیری‌های ازراه‌دور معمولی را با مشکل مواجه می‌کند. کلاودست نخستین ماهواره‌ای است که توانسته‌است بارش برف را از فضا تشخیص دهد.

 

 

 

 

 

تصویر سوم نیز ابرهای طوفانی بلندی را برفراز شرق آفریقا نشان می‌دهد.

 

 

  منبع : پایگاه خبری نشریه NewScientist

  نويسنده  : ذوالفقار دانشی - این آدرس ایمیل در مقابل هرزنامه‌ها محافظت می شود. برای مشاهده آن نیاز به فعال کردن جاوا اسکریپت دارید.

 

 
صفحه 24 از 28