اخبار سایر خبرها مهمترین عناوین خبری در سال 1385


مهمترین عناوین خبری در سال 1385

اندازه گیری اختلاف دما در سیاره آپسیلن آندرومدا

اخترشناسان با استفاده از تلسکوپ فضایی اسپیتزر توانستند اختلاف دما در سیاره مشتری مانند آپسیلون آندرومدا بی را در فراسوی خورشید تعیین نمایند.

 

 داده های ارسالی از این رصد خانه فرو سرخ حاکی از آنند که اختلاف دما در سیاره آپسیلن آندرومدا بی بسیار شدید می باشد. به طوری که بخشی از سیاره که رو به ستاره مادر است پیوسته گداخته بوده و بخش دیگر آن همواره در انجماد کامل به سر می برد.

 

دکتر جو هرینگتون از دانشگاه اورلاندو واقع در ایالت فلوریدا در این باره می افزاید:در نیم کره رو به ستاره مادر این سیاره نقطه داغی وجود دارد.اختلاف بسیار زیاد دما در طول شبانه روز این سیاره ، ناشی از رانش انرژی در بخش های مختلف آن می باشد، ما هم اکنون با سیاره ای عجیب روبرو هستیم .

 

این برای نخستین بار است که به بررسی سطح یک سیاره فرا خورشیدی و اتمسفر آن پرداخته می شود.پیش از این تحقیقات فقط پیرامون اندازه گیری ویژگی های عمومی مانند اندازه و جرم این سیارات صورت می گرفت.

 

دکتر مایکل ورنر  متخصص پروژه تلسکوپ فضایی اسپیتزر از آزمایشگاه موتور های پیشران سازمان فضایی ناسا می گوید:کشف جدید بسیار فوق العاده است.زمانی که ما تلسکوپ اسپیتزر را می ساختیم ،واقعاً فکر نمی کردیم که روزی بوسیله آن،انقلابی در دانش  ما پیرامون سیارات فرا خورشیدی بو جود آید.

 

در فاصله 40 سال نوری از زمین،این سیاره با ابعادی برابر سیاره مشتری در مداری بسیار نزدیک به دوره ستاره آپسیلن آندرومدا در گردش است.مدت زمان گردش انتقالی آن نیز به دور ستاره مادر برابر 4.6 روز زمینی می باشد.

 

به عقیده دانشمندان این سیاره در اثر گرانش ستاره مادر دچار قفل مداری شده است.به عبارت دیگر سرعت گردش وضعی و انتقالی آن تقریبا با هم برابرند و همین عامل باعث شده تا همواره یک روی آن در مقابل ستاره و روی دیگر پشت به آن باشد.درست همانند ماه که به دلیلی مشابه، پیوسته یک روی آن از زمین قابل رویت است.البته از آنجا که سیاره آپسیلن آندرومدا بی گازی می باشد، بخش های خارجی اتمسفر آن نسبت به بخش های داخلی از سرعت چرخش بیشتری برخوردارند.

 

در بررسی هایی که پیرامون اختلاف دما در سیاره آپسیلن آندرومدا بی صورت گرفت،اخترشناسان به این نتیجه رسیدند که این اختلاف در دو نیم کره این سیاره (شبانه روز) به طور باور نکردنی بالا بوده و برابر با  1400 درجه سانتیگراد است.تغییرات شدید دمایی حاکی از این حقیقت است که اتمسفر سیاره چنان سریع به جذب و بازتاب پرتو های نوری گسیل شده از ستاره مادر می پردازد که گاز های چرخان جو  آن به سرعت خنک می گردند.به بیان دیگر گازهای چرخان جو سیاره که پیوسته در نقاط مختلف در گردشند، گرما را بین بخش های دیگر توزیع می کنند.این در حالی است که سیاره مشتری همواره دارای دمایی ثابت می باشد.

 دکتر براد هنسن کارشناس اصلی پروژه تلسکوپ فضایی اسپیتزر از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در این باره می افزاید :اگر شما قادر بودید در طول یک شبانه روز در این سیاره گردش کنید،اختلاف دما را چنان بر روی شما تاثیر می گذاشت که گویی ناگهان وارد یک کوه آتشفشان فعال شده اید.

 

تلسکوپ فضایی اسپیتزر با استفاده اپتیک حساس به گرمای خود در طول موج فرو سرخ در دوره ای پنج روزه به بررسی سامانه آپسیلون آندرومدا پرداخت.پس از مدتی اخترشناسان به این نتیجه رسیدند که با حرکت سیاره در مدار خود میزان گرما و یا همان امواج فرو سرخ ارسالی تغییر می یابد.در واقع این تغییر دما ناشی از روبرویی دو  نیم کره سیاره با ستاره مادر بود.هنگامی که نیم کره رو به خورشید سیاره از مقابل زمین می گذشت،اسپیتزر گرمای بیشتری را ثبت می نمود و زمانی که نیم کره تاریک آن رو به زمین قرار می گرفت،میزان گرما کاهش می یافت.اگرچه که در این دوره سیاره از مقابل و یا پشت ستاره مادر خود عبور نکرد، اما همواره از زمین قبل رویت خواهد بود.

 

سیاره آپسیلون آندرومدا بی برای نخستین بار در سال 1996 میلادی کشف شد.ستاره آپسیلون آندرومدا نیز در صورت فلکی آندرومدا (امراه المسلسله) در شب با چشم غیر مصلح قابل مشاهده است.علاوه بر آپسیلون آندرومدا بی، دو سیاره دیگر در فواصل دور تر به دور ستاره آپسیلون آندرومدا در گردشند و در مجموعه سامانه ای متشکل از چهار عضو را پدید می آورند.

 آزمایشگاه موتور های پیشران سازمان فضایی ناسا هم اکنون مسئول هدایت پروژه های تلسکوپ فضایی اسپیتزر  را بر عهده دارد.

 برای دست یابی به اطلاعات بیشتر پیرامون تحقیقات مرتبط با این موضوع به آدرس زیر مراجعه نمایید.

 http://www.spitzer.caltech.edu/Media/releases/ssc2005-09/index.shtml

 

 

  منبع : nasa/Spitzer news Release

  نويسنده  : اسماعیل مروجی

 

 

ماموریت اس.تی.اس- 116 شاتل دیسکاوری

با به پایان رسیدن مراحل بازبینی مهندسان بر روی دیسکاوری این شاتل به زمان سفر بعدی خود نزدیک می شود.

  

مهندسان ناسا در حال بررسی مراحل نهائی بازبینی بر روی ساختمان تانکر اصلی

 

پس از به پایان رسیدن ماموریت اس.تی.اس- 115 که توسط 7 نفر از فضانوردان با تجربه با استفاده از شاتل فضائی آتلانتیس انجام شد اینک دیسکاوری خود را برای ماموریت بعدی آماده می کند. اهداف این سفر نیز تکمیل ایستگاه فضائی بین المللی اعلام شده است. دیسکاوری با 7 خدمه خود( 5 مرد و 2 زن ) صفحات خورشیدی جدیدی را برای ایستگاه حمل می کند. این شاتل که قرار است 15 آذرماه در ساعت 9:38 بعد از ظهر پایگاه فضائی کندی را به مقصد ایستگاه فضائی اینک مورد بازبینی مهندسان ناسا قرار گرفته است. دیسکاوری نیز مانند آتلانتیس با دو موشک بالابرنده جانبی به ایستگاه فضائی سفر می کند. با اتمام مراحل نهائی بازبینی بر روی تانکر اصلی و تعمیرات اساسی شاتل فضائی دیسکاوری خود را برای سفری که در پیش رو دارد آماده می کند. این ماموریت که اس.تی.اس- 116 نامگذاری شده سومین پرواز شاتلها در سال 2006 و دومین پروازی است که هدف آن به طور اختصاصی تکمیل ایستگاه فضائی اعلام شده است. جالب است بدانید که تکمیل ایستگاه فضائی نیاز به 14 سفر دیگر شاتلها دارد که با محاسباتی که انجام شده تخمین زده می شود که در سال 2010 این کار به پایان برسد.                      

 

 

هفت خدمه شرکت کننده در ماموریت بعدی شاتل فضائی دیسکاوری( اس.تی.اس- 116 )

 

 

 

  منبع : Space.com

  نويسنده  : علی پزشکی

 

 

تازه هايي در باره سياه چاله ها

دانشمندان ناسا با همکاری جمعی از همکاران بین المللی خود و با کمک ماهواره ژاپنی "سوزاکو" به مشاهدات شگفت انگیزو جدیدی از سیاه چاله ها دست یافته اند .جزئیات عجیبی از فضاو زمان منحنی وار كه پيش از این با این دقت مشاهده نشده بود .

 

مشاهدات عبارت بودند  ازاندازه گیری سرعت چرخش سیاه چاله ها  و نیز  اندازه گيري زاویه ریزش مواد به داخل آن .این مشاهدات بر پایه عكس العمل نور در هنگام نزديكي به يك سیاه چاله ورسيدن به مرزي که به آن"مرز آهنیK " گفته می شود  صورت گرفته است.وجود این نوار مرزی كه تا کنون بعلت فقدان شواهد کافی مورد تردید قرار داشت اکنون با قاطعیت ثابت شده است و بعنوان یک معیار قابل قبول از جاذبه خردکننده سیاه چاله ها مورد قبول قرار گرفته است . ماهواره سوزاکو مجهز به جستجو گر اشعه ایکس و طيف نگار اشعه ایکس است. این دو  دستگاه به اتفاق این قابلیت را دارند که طيف گسترده ای از انرژی های اشعه ایکس را بخصوص آن دسته از  اشعه هاي ايكس با سطوح بالاتري از انرژي را شناسایی کنند. به اين منظور براي شروع سیاه چاله هایی با جرمهای فوق العاده زیاد در اولویت گرفته اند .این گونه سیاه چاله ها درمرکز اغلب کهکشانها وجود دارندو جرمشان معادل با جرم میلیونها تا بیلیونها خورشید در محدوده اي به وسعت کل منظومه شمسی ما است.

 

سیگنالهای طیفی سیاه چاله هایی که "سوزاکو" آنها را ردیابی کرده است پیش از این هم توسط ماهواره اروپایی" نیوتون" دیده شده بود اماسوزاکوازحساسیت بسیار بالاتری نسبت به انواع پيشين خود برخورداراست .   

 مجموعه ای از مشاهدات صورت گرفته با سوزاکونشان می دهد که مرزآهنی K در تمامی کهکشانها وجود دارد و سیگنالهای دریافتی ازآن  ناشی از وجود جاذبه شدید در جوار اين مرز است . به همين علت هدف بلند مدت اکتشاقات فضایی ناسا بر مبنای کشف و شناسايي  مرز آهنی Kا  برای يافتن  تصویری مشخص  از یک سیاه چاله قرار گرفته است.

 

 اين گروه تحقيقاتي با بررسي کهکشان MCG-6-30-15 به این نتیجه رسیدند که صفحه چرخاني از مواد سیاه چاله را تغذیه می کند که  اصطلاحا صفحه تغذیه کننده نامیده می شود و زاویه 45 درجه نسبت به خط دید ما می سازد.چنین اندازه گیری دقیقی پیش از این امکان پذیر نبوده است. در واقع  وجود مرز آهنی  Kكليد معماي اندازه گيري جرم و انرژی یک سیاه چاله است.

 

به تازگي ناسا با همكاري جمعي از دانشمندان ایتالیایی با استفاده ازداده هاي ارسالي  فضا پیمای "سويفت"برای اولین بار توانست  نوع موادی که از سیاه چاله ها به خارج از آن پرتاپ می شوند را مشخص  کند.

 موادی  موجود در اين فورانهاي سياه چاله اي عموما در كوازارها و سایراجرام سماوی نيزدیده می شوند این مواد اغلب با سرعت نور به خارج پرتا پ می شوند . این تیم تحقیقاتی موفق به گشودن معمايي شده است که پیشینه آن به دهه هفتاد ميلادي  برمی گردد.

 

فورانهای مواد سیاه چاله ای عموما مرزهای کهکشانها را برای صدها هزاران سال نوری درمی نوردد.آنها از منابع  اولیه توزیع مواد و انرژی در جهان و همچنين  کلید فهم و درک چگونگي  شکل گیری کهکشانها و بسیاری معماهای گشوده نشده همچون منشا انرژی در جهان مي باشند.فورانهای سیاه چاله ای یکی از بزرگترین پارادوکسهای موجود در اختر شناسی هستند چراكه ازيك سو هيچ چيزي درجهان نمي تواند ازجاذبه فوق العاده شديد سياه چاله ها بگريزد وا ز سوي ديگرمواد سياه چاله اي  باسرعت نور به فضای لایتاهی پرتاپ می شوند.ما هنوز نمی دانیم این فورانها چگونه شکل می گیرند و تنها چیزی که تا حال به قطعیت دریافته ایم این است که از چه موادی تشکیل شده اند .مبحث سیاه چاله ها برا ی چندين  دهه است که به بحث داغ روز محافل علمی تبدیل شده است دانشمندان اكنون همگی بر این ايده  اتفاق نظر دارند که مواد فورانی یا باید از الکترون و پوزیترون تشکیل شده باشند و یا ازالکترون و پروتون. البته اطلاعات حاصله ازفضا پیمای "سویفت" شواهدی دال بر وجود پروتون در این مواد را دارد.

 

اغلب کوازراها نیر فورانهایی دارند. یک کوازارهسته یک کهکشان است که انرژي اش  توسط یک سیاه چاله ابر جرم که جرمی معادل بیلونها خورشید ما را دارد تامين مي شود .مواد پاشنده در دو جهت مخالف فوران می کنند از صفحه گاز چرخانی که گرداگرد سیاه چاله در چرخش است .

 این تیم تحقیقاتی نوعی کوازار را با نام بلازار مورد بررسی قرار دادند بلازارها کوازارهایی هستند که حهت فوارانهایشان همیشه رو به سمت مااست انگار که در مقابل یک لوله تفنگ قرارگرفته باشیم .این تیم دو بلازار را مورد مطالعه قرار دادند 0212+735 و PKS 0537-286 که در فاصله ده بیلیون سال نوری از ما قرار دارند.

تا پیش ازاين تلسکوپها قدرت دیدن حزئیات فورانها ی سیاه چاله ای را كه در طول موجها ی بین طول موج امواج اشعه ایکس وطول موج  امواج اشعه  گاما و با انرژی معادل ده کیلو الکترون ولت (keV) و حتي بيشتربه فضا پرتاپ مي شوند را نداشتند.

 

این تیم در مسیر تحقیقات خود به فوتونهایی برخورد کرد ه است  که پس از رسیدن  به حداکثر10 keV دچار افت انرژی می شوند این همان فوتونهای اشعه ایکس است که تا 10 keV  به اوج انرژی خود می رسند و سپس افت می کنند.این کشف وجود زوجهای الکترون پوزیترون را رد می کند.

 این تجزیه و تحلیل در چندین مرحله انجام شد.اطلاعات "سویفت" بر این اساس بود که سرعت پاشندگی مواد سیاه چاله ای تا 99.9درصد به سرعت نورنزدیک است و 200 بیلیون تریلیون تریلیون تریلیون تریلیون ذره  را با خود  به همراه دارد.با توجه به این مساله دانشمندان توانستند در وهله اول  کل انرژيِ جنبشی این مواد را محاسبه کنند و در قدم بعدی  با مقایسه بین میران این انرژی جنبشی با میزان انرژی فوتونهاي نور توانستند جرم مواد پاشنده و درنهایت ترکبیات آن رابه  دست آورند.

 

میزان جرم محاسبه شده تقریبا به اندازه  جرم سیاره مشتری است به این صورت که مرکز سیاه چاله همانند یک مسلسل جرمی معادل مشتری را با سرعتی نزدیک به سرعت نوربه خارج از کهکشان پرتاپ می کند و انرژی فوق العاده زیادی را  در جهان تولید می کند.

 

این یافته یک سر آغاز مهم برای دانستن این نکته است که مواد چگونه شکل گرفته اند و هدفی برای فعاليتها ي آتي ناسا با استفاده از تلسکوپ فضاییGLA   و ماهواره ژاپني سوزاکوخوهد بود.

 

 

  منبع : Spaceflightnow.com

  نويسنده  : پوپک سیدان

 

 

رشد عجیب لکه تخم مرغی مشتری

 بر اثر وقوع اتفاقاتی نامعلوم بر روی مشتری سرعت رشد لکه تخم مرغی به نحو چشمگیری افزایش یافته است.

  

 

 تصویر تلسکوپ فضائی هابل : لکه تخم مرغی در سمت چپ بزرگتر از لکه های دیگر مشاهد می شود.

 

یک سال پیش خیلی کوچک بود. ظاهر سفید رنگش همه نگاه ها را به خود جذب می کرد. هنگامی که در کنار لکه سرخ مشتری قرار داشت همه آنها را برادر و خواهری جدا نشدنی می پنداشتند. شاید تا کنون متوجه شده اید که موضوع درباره چیست ؟ " لکه تخم مرغی " این نامی است که برای لکه سفید مشتری انتخاب شده است. این لکه باقیمانده یک خانواده اصیل از لکه ها بر روی مشتری است ! داستان این خانواده از 66 سال پیش آغاز شد. در سال 1940 سه لکه سفید در کنار هم کمی پائین تر از چشم سرخ مشتری شکل گرفتند. 58 سال بعد( 1998 میلادی ) دوتا از لکه ها با هم برخورد کردند و عارضه ای بزرگتر را پدید آوردند. سر انجام دو سال بعد( 2000 میلادی ) لکه سوم هم به جمع آنها پیوست و هر سه با هم توانستند عارضه ای بزرگتر را پدید آورند. حاصل این اتفاقات همان لکه تخم مرغی کوچک خودمان است. آیا برای همیشه باید آن را لکه کوچک مشتری صدا کنیم ؟ مثل همیشه تلسکوپ فضائی هابل به سوالات ما پاسخ می دهد. دانشمندان با استفاده از تصویر هابل که از این عارضه گرفته شده بود یافتند که این لکه نه تنها در حال بزرگ شدن است بلکه رنگ سفید آن دارد به نارنجی مایل به سرخ تبدیل می شود. با سرعتی معادل 640 کیلومتر بر ساعت در حال بزرگ شدن است و انگار می خواهد به ما بگوید که او هم برای خودش کسی است ؟! در سال 1979 هنگامی که فضاپیماهای ویجر 1 و 2 از فراز مشتری عبور می کردند با استفاده از ابزارهای سرعت سنج خود سرعت رشد آن را 428 کیلومتر بر ساعت تخمین زدند.  و حالا هابل به ما می گوید که این عارضه در هر ساعت 640 کیلومتر بزرگتر می شود.دانشمندان دلیل رنگ نارنجی آن را وجود گوگرد در جو مشتری و شرکت این عنصر در واکنش های شیمیائی مختلف می دانند. حالا دیگر سرعت بزرگ شدن لکه تخم مرغی با لکه سرخ برابری می کند. به راستی چه عاملی باعث می شود که سرعت این لکه تا این حد افزایش یابد ؟ این سوالی است که دانشمندان هنوز به جواب آن دست نیافته اند. اما چیزی که معلوم است آنکه چندی دیگر می توان این لکه تخم مرغی شکل نه چندان کوچک را اندکی بعد در شرایط جوی مناسب با تلسکوپ های آماتوری مشاهده کرد. منتظر شنیدن خبرهای بعدی در این باره باشید.                                                                                                                                    

  

 

  منبع : universeToday.com

  نويسنده  : علی پزشکی

 

 

سنگین ترین کهکشانهای عالم در فاصله 10 میلیارد سال نوری

 تلسکوپ فضائی هابل توانست سنگین ترین کهکشانهای عالم را در فاصله 10 میلیارد سال نوری از ما به نمایش بکشد.

 

 

 

نمای جدید هابل از اجرامی در فاصله 10 میلیارد سال نوری : نمای بزرگ کهکشان عنکبوتی همراه با 12 قمر آن در سمت راست مشاهده می شود.

 

هابل باز شگفتی آفرید. اینبار نگاه این تلسکوپ شانزده ساله به کهکشانهای سنگین معطوف شده است. آن اجرامی که 3 میلیارد سال بعد از انفجار بزرگ توانسته اند با جرم زیادی که در اختیار داشته اند ساختار های خود را تشکیل دهند و حالا... ما شاهد کهکشان هائی هستیم که نورشان 10.6 میلیارد سال در راه بوده تا به ما برسد. جالب اینجاست که هابل توانست کهکشانی را بیابد که دوازده کهکشان کوتوله دیگر به دور آن در حال گردش اند. این کهکشانهای متصل به هم با سرعت 1000 کیلومتر بر ثانیه در حال حرکت در فضا هستند.دانشمندان نام کهکشان اصلی را " تار عنکبوت " گذاشته اند. کهکشان تار عنکبوت یکی از سنگین ترین اجرام شناخته شده در عالم است. از نگاه ما در صورت فلکی شجاع( مار آبی ) قرار گرفته است. تصویری را که هابل از این کهکشانها تهیه کرده یکی از منابع مهم در پشتیبانی از نظریه هائی است که اخیرا در مورد شکل گیری کهکشانها در ابتدای عالم مطرح شده است. علاوه بر این هابل  با استفاده از دوربین پیشرفته نقشه برداری خود توانست در مرکز این کهکشانها جت هائی را مشاهده کند که نشان دهنده وجود سیاهچاله هائی بسیار پر جرم در مرکزشان است. " لیدر جرج " درباره این یافته می گوید : می توان گفت که تصویری را که هابل تهیه کرده جزء یکی از عمیق ترین تصاویر گرفته شده از کیهان است که توانسته چگونگی شکل گیری کهکشانهای بسیار پرجرم را در ابتدای عالم به ما نشان دهد. اطلاعاتی را که این تصاویر در اختیار ما قرار دادند بی سابقه بود.

 

  منبع : hubbleSite.Org

  نويسنده  : علی پزشکی

 

 

نزدیک ترین سیاره فراخورشیدی از دید هابل

 

تلسکوپ فضایی هابل با همکاری رصد خانه های زمینی موفق به یافتن شواهدی دال بر وجود نزدیک ترین سیاره فرا خورشیدی شده است.

 

   در گردش استEpsilon Eridani نمایی خیالی از سیاره فرا خورشیدی که به دور ستاره مادر

 

این سیاره مشتری مانند در فاصله 10.5 سال نوری از زمین، هر  6.9 سال یک بار به دور ستاره Epsilon Eridani می گردد.

 در این تحقیقات که توسط فریتز بندیکت و باربارا مک آرتور از دانشگاه  آستین در ایالات تگزاس رهبری شده است، دانشمندان توانستند میزان جرم این سیاره را 1.5 برابر سیاره مشتری محاسبه نمایند. علاوه بر این هابل دریافت که مدار سیاره با  30 درجه انحراف نسبت به خط دید ما با میزان انحراف صفحه متشکل از ذرات گاز و غبار در حال  گردش به دور ستاره ،برابر است. این موضوع از اهمیت زیادی برخوردار است و مهر تاییدی است بر این نظریه قدیمی که سیارات از مواد باقی مانده صفحاتی که به دور ستاره مادر در گردشند،شکل می گیرد.این برای نخستین بار است که چنین پدیده ای مشاهده می شود.

 

گروه تحقیقاتی نیز بر این نکته تاکید دارند که انطباق و هم ترازی مدار سیاره و صفحه متشکل از ذرات گاز و غبار گویای این حقیقت است که سیارات از ذرات باقی مانده صفحات سیاره ای که به دور ستاره در گردش اند، بوجود می آید.

 سیارات منظومه شمسی نیز در چنین شرایطی پدید آمده اند اما آز انجا که خورشید با 4.5 میلیارد سال سن،ستاره ای میان سال است،صفحات گاز و غبار اطراف آن از مدت ها پیش پراکنده گشته اند.این در حالی است که ستاره Epsilon Eridani  با 800 میلیون سال سن، دوران جوانی خود را سپری می نماید و صفحات گاز و غبار اطراف  آن در طی سالیان دراز، همچنان باقی خواهند ماند.

 

مک آرتور برای نخستین بار در سال 2000 میلادی با اندازه گیری پرنواخت رفت و بر گشت(لرزش های غیر عادی) ستاره به وجود سیاره ای غیر قابل مشاهده پی برد. البته در ابتدا برخی از دانشمندان گمان می کردند که این لرزش ها حاصل از فعالیت های شدید اتمسفر ستاره می باشد و چنان می نماید که ستاره تحت تاثیر گرانش سیاره همدم قرار گرفته است.

 سرانجام تلسکوپ فضایی هابل به  این ابهامات پایان داد.دانشمندان با استفاده از روش آسترومتری  در طی سه سال تحقیق توانستند با بررسی دقیق جابجایی ستاره مورد نظر در آسمان، میزان جرم سیاره همدم و همچنین مدار آن را تعیین نمایند.بدین ترتیب کوچک ترین تغییر در حرکات ستاره گواه بر وجود گرانش همدمی غیر قابل مشاهده است.

 

بندیکت در پایان افزود: شما با چشم غیر مصلح قادر به مشاهده تغییرات بسیار جزئی یک ستاره نیستید.اما سنسور های راهنمای تلسکوپ فضایی هابل چنان دقیق اند که می توانند کوچکترین اختلال در حرکات یک ستاره را که تحت تاثیر گرانش سیاره همدم آن صورت می گیرد ، ثبت نومده و حتی میزان آن را محاسبه نمایند.ما سه سال از تغییرات هفت ساله ستاره Epsilon Eridani  و همدم غیر قابل مشاهده آن را  بررسی نمودیم و سرانجام توانستیم تغییرات بسیار اندکی را در جایگاه ستاره مادر ثبت کنیم.

 دانشمندان داده های ارسالی تلسکوپ فضایی هابل  را با مشاهدات رصدخانه ای غول پیکر زمینی از جمله رصد خانه الیگینی دانشگاه پیتزبورگ، رصد خانه مک دونالد  دانشگاه تگزاس، رصد خانه لیک دانشگاه کالیفرنیا ، تلسکوپ کانادا-فرانسه-هاوایی در هاوایی و رصد خانه جنوبی اروپا در شیلی ترکیب نمودند و توانسند با بررسی میزان انحراف مداری سیاره،جرم آن را محاسبه نمایند.

 

اگرچه که هم اکنون هابل و یا سایر تلسکوپ ها قادر به تصویر برداری از این سیاره گازی نیستند ولی اخترشناسان امیدوارند تا سال 2007 میلادی - زمانی که سیاره به نزدیک ترین فاصله نسبت به ستاره مادر می رسد- با افزایش میزان درخشندگی آن، تصویر برداری مستقیم از سیاره توسط تلسکوپ فضایی هابل و یا رصد خانه های غول پیکر زمینی ممکن گردد.

 

   منبع : hubble news Release

  نويسنده  : اسماعیل مروجی

 

 

 

ستاره متغير ميـــرا ( شگفت اختر )

بيش از چهارصد سال پيش هنگامی که يک منجم آماتور هلندی به نام« ديويد فابريسيوس»  در حال جستجوی عطارد بود، متوجه ستاره پرنوری شد. او رصد خود را از۳ تا ۲۱ آگوست ۱۵۹۶ ادامه داد. در اين مدت درخشندگی ستاره از قدر ۳ به۲ افزايش يافت. وی در ماه بعد متوجه کم نورشدن آن شد و در اکتبر همان سال اين ستاره عجيب از نظرها پنهان شد. منحنی نوری ميرا طی سالهای مختلفدر ابتدا ، فابريسيوس فکر کرد که شاهد يک « نواختر» است تا اينکه در۱۵ فوريه ۱۶۰۹ دوباره آن را مشاهده کرد. «ژوهان باير» در اطلس ستاره ای خود که در سال۱۶۰۳ منتشر شد، آن را اوميکرون و از قدر چهارم نشان داد. «جان هولواردا» به بررسی اين ستاره متغير پرداخت و در سال۱۶۳۸ دوره تناوب آن را يازده ماه تعيين کرد. اين اولين بار بود که دوره تناوب يک متغير بلنددوره اندازه گيری می شد. افسوس که فابريسيوس زنده نبود تا شاهد کشف با اهميت خود باشد. در سال ۱۶۴۲،« ژوهانس هوليوس» اين ستاره

 

 متغير را به دليل تغييرات عجيبش ، ميرا(شگفت اختر) ناميد. ميرا پرنورترين و جذابترين متغير بلنددوره آسمان است. دوره تناوب اين متغير تقريبا"۳۳۲ روز  و تغييرات درخشندگی آن از قدر ۳ تا ۹ است. تغييرات درخشندگی ميرا ثابت نيست و بين دوره های مختلف آن اختلافاتی وجود دارد. بطوريکه گاهی اوقات پرنورتر بوده است. در سال۱۷۷۹ ، «ويليام هرشل» درخشندگی ميرا را در هنگام اوج معادل دبران(قدر۰/۸۵) تعيين کرد. او رنگ آن را مانند مو-قيفاووس، قرمز ياقوتی ذکر کرده است. در بعضی سالها نيز ميرا در اوج درخشندگی از قدر۵+ گزارش شده است. اما آيا واقعا" فابريسيوس اولين کسی بود که ميرا را ديد؟  مطالعات تاريخی نشان می دهد که ابرخس در ۱۴۳سال پيش از ميلاد ، رصدگران چينی در۱۰۷۰ م. و احتمالا" رصدگران کره ای در سال۱۵۹۲ اين ستاره را مشاهده کرده اند. 

 

در چند مورد ديگر نيز گزارشهايی از مشاهده متغير های مشابه ای (R-اسد، R-شجاع ) نيز موجود می باشدکه از آنها به عنوان «ستاره مهمان» ياد شده است. هر چندکه به دليل دقت کم نقشه های آنها و نبودن يک مختصات مناسب با اطمينان نمی توان اين گفته را تاييد کرد. ميرا در فهرست ستاره ای بطلميوس و کتاب صورالکواکب عبدالرحمان صوفی وجود ندارد. در زمانی که آنها به رصد و ثبت ستاره های قيطس می پرداختند، ميرا با چشم غير مسلح مشاهده نمی شده است.

 

رصد های تلسکوپ فضايی هابل قطر زاويه ای  حدود۶۰ ميلی ثانيه را برای ميرا تعيين می کند. اين نشان می دهد که قطر واقعی آن حدود۷۰۰  برابر قطرخورشيد می باشد!تصوير هابل از ميرا ميرا ستاره سردی است ، دمای سطحی آن بين ۲۵۰۰ تا ۱۹۰۰ درجه کلوين متغير می باشد. ميرا ستاره دوتايی نيز است. همدم آبی رنگ آن در سال۱۹۲۳ در رصدخانه ليک کشف شد. فاصله زاويه ای آن از ميرا ۰/۹ ثانيه قوسی و دوره مداری آن ۴۰۰ سال اندازه گيری شد. با توجه فاصله ۴۰۰ سال نوری آنها از ما، فاصله واقعی اين دو هدم از يکديگر حدود۷۰۰ واحد نجومی است.احتمالا" اين همدم يک کوتوله سفيد می باشد. مطالعات جديد نشان می دهد که اين همدم تغييرات قدری از ۹/۵ تا ۱۲دارد.از ديد ما فاصله اين دو همدم تغيير می کند و اکنون فاصله زاويه ای آنها ۰/۱ ثانيه قوسی است. ميرا آنقدر معروف است که دسته ای از ستارگان متغير بلند دوره دوره ای به همين نام شناخته می شوند.            

 

متغيرهای ميـراگونه :

 متغیرهای ميرا ستارگان غول قرمز سردی هستند. در نمودار HR چنين ستارگانی در بخش با درخشندگی بالا ی شاخه مجانبی غول(AGB) و در حوالی متغير های نيمه منظم يافت می شوند. در مقايسه با خورشيد، متغير های ميرا گونه عموما" ستاره هايی با شعاع بزرگتر، دما و گرانش سطحی پايين تر ی محسوب می شوند. به دليل گرانش سطحی کم ، جو خارجی آنها پيوند ضعيفی با ستاره دارند. اصولا" متغير های ميرا از رده طيفی S , M هستند و دوره تناوب تغييرات آنها ۸۰   تا ۱۰۰۰ روز است. اين متغيرها در محدوده مرئی دارای تغييرات بيش از ۲/۵  قدر هستند. تغييرات مشاهده شده در درخشندگی متغير های  ميرا به دليل تپش آنها می باشد. اين ستار ها جرمی در حدود جرم خورشيد دارند اما جرم قابل توجهی(   ۶-۱۰  تا   ۷-۱۰  جرم خورشيدی) را از دست می دهند و باعث بوجود آمدن پوسته های پيرا ستاره ای بزرگی در اطراف ستاره می شوند.اين ستاره ها در هسته خود هليوم می سوزانند و شاخه AGB را طی می کنند.مرحله AGB فاز پايانی تحول بسياری از ستارگان رشته اصلی است. وقتی اين گونه ستاره به مرگ خود نزديک می شود با سرعت زيادی جرم از دست می دهد و به سحابی سياره نما و در نهايت به کوتوله سفيد تبديل می شود.تصاوير تلسکوپ هابل نشان داد که تعدادی از ستارگان ميراگونه کروی نيستند بلکه تخم مرغی هستند.

 

 نقشه محدوده اطراف ستاره متغير ο- قيطس(اعداد کنار ستارگان قدر آنها بدون مميز می باشد)

 

به دليل تغييرات زياد درخشندگی  اين متغير ها رصد آنها نسبتا" آسان است. به همين دليل از سال۱۸۹۹ هيچ متغير ميراگونه ای با چشم غيرمسلح کشف نشده است. از آنجاييکه دوره تناوب آنها بلند است شرايط نا مناسب جوی جندان مشکلی ايجاد نمی کند و می توان هر هفته يا ده روز به رصد آنها پرداخت.  ستاره متغير ميرا در اوايل اسفند امسال به بيشترين در خشندگی خود رسيد و اکنون به صورت ستاره اي كم نور قابل مشاهده است .تغييرات درخشندگی آن طوری است که با يک دوربين دوچشمی کوچک نيز می توان آن را پيگيری کرد. اگر تا کنون يک متغير بلند دوره را رصد نکرده ايد ، ميرا انتخاب درستی برای شروع کار می باشد.

 

 

  

  منبع : www.nssra.ir

  نويسنده  : امیر حسن زاده

 

 

راهکارهایی برای پرورش سبزیجات در فضا

محققان علوم زیست فضایی اقدام به تولید نوعی کاهو در محفظه های مخصوص و در شرایطی مشابه با ماه و مریخ کرده اند و در جستجوی راههایی هستند تا بتوانند در شرایطی خاص و مشابه با آنچه در خارج از جو زمین حاکم است , سبزیجات مختلف را پرورش دهند.

شبهای سرد و طولانی و خاک نامناسب هیچ یک نمی توانند مانع ازتلاش علاقمندان به کشت سبزیجات  – دست کم آن دسته از علاقمندان به این امردر فراسوی این کره خاکی _شوند.

 

 

مرکز "تحقیقات کشاورزی تگزاس "اقدام به تولید نوعی کاهو در محفظه های مخصوص و در شرایطی مشابه با ماه و مریخ کرده است . در این مرکز و در پروژه ای با نام "ظرف  سالاد"که  وزارت هوا و فضا ایالات متحده مجری آن است, محققین در جستجوی راههایی  هستند تا بتوانند در شرایطی خاص و مشابه با آنچه در خارج از جو زمین حاکم است , دست به کشت  سبزیجات بزنند.

 دو مساله که بر اهمیت این اقدام می افزاید یکی میل طبیعی و سیری ناپذیر انسان به کشف جهان لایتناهی است و دیگری نیاز حیاتی آدمی به غذا .درآخرین سفر فضایی که شش ماه  به طول انجامید, مواد غذایی توسط یک شاتل به ایستگاه فضایی حمل شدو حدود 200 نوع غذای مختلف از گوشت مرغ گرفته تا انواع دسر  بصورت خمیرمانند در تیوپهایی همچون تیوپ خمیر دندان دراختیارفضانوردان قرار گرفت.

 

اما برای آن دسته ازفضا نوردانی که برای مدتهای طولانی تری در فضا به سر می برند, این امکان که بتوانند خود غذای خود راتهیه کنند و از تازگی آن لذت ببرند ,از اهمیت ویژه ای برخوردار است .این مطلب هم از نقطه نظر روانشناسی و هم از دیدگاه علم تغذیه مورد توجه قرار گرفته  است .

 در واقع به جرات باید گفت فرستادن انسان به کرات دیگر از دردسر کمتری برخوردار است تا تا یافتن راهی برای رشد سبزیجات در فضا.برای مثال هیچگونه فشاری درجو ماه وجود ندارد (چیزی که  برای ایجاد ابر و بارش باران الزامی است),میزان جاذبه آن تنها یک ششم جاذبه زمین است ,یک روز آن تقریبا برابر است با سی روز زمینی و یک شب آن معادل دوهفته شب زمینی بعلاوه فاقد کربن لازم برای انجام عمل فتو سنتز می باشد.

 

 مریخ بر خلاف ماه اتمسفری د ارد که 95 در صد آن حاوی دی اکسید کربن و فشار اتمسفری آن یک صدم فشار زمین است و با آنکه یک روز مریخی اندکی بیش از 24 ساعت است نور کافی برای رشد گیاها ن فراهم نمی کند.به همین علت دانشمندان مجبور به ساختن محفظه هایی هستند که شرایطی مشابه آنچه برا ی رشد گیاهان لازم است را بتوانند در آن محفظه ها ایجاد کنند ,از قبیل  فشار مناسب ,کربن  و  سایر مواد لازم برای صورت گرفتن عملیات فتوسنتز.

 

البته تحقیقات نشان می دهد گیاهان در فشار پایین بهتر رشد می کنند. مزیت این مساله این است که مواد کمتری مورداستفاده قرارمی گیرد ودرنتیجه هزینه های کمتری دربرخواهد داشت.اما ایجاد شرایطی که گیاهان بتوانند در فشار پایین رشد کنند نیز کار دشواری است.در چنین سیستمی هوا باید در طول روز بتدریج ومعادل 1.5 درصد حجم محفظه ها وارد آنها شود.همین طور گاز اتیلن تاثیر بسزایی در رشد گیاهان دارد.براساس تحقیقات  صورت گرفته گیاهان  شب هنگام (و نیز دردوره های تاریکی) درفشار پایین  گاز اتیلن کمتری تولید می کنند و کربو هیدرات کمتری را مورد استفاده قرار می دهند که این مساله باعث می شود تا برگهای پهن تری در گیاهان ایجاد شود .این آزمایش در کاهو به طور مثال  نتایج خیلی خوبی داشته است.همچنین گیاهان هم در تولید اکسیژن و هم در کاهش دی اکسید کربن نقش دارند دو عاملی که برای حیات انسانها لازم و ضروری است . این محفظه ها را می توان در سطح ماه و مریخ هم مورد استفاده قرار داد و کمبود نور در سطح این دو سیاره را با ذخیره سازی انرژی نورانی و استفاده از آن را در مواقع ضروری جبران نمود .

 

 برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه می توانید به آدرس ذیل مراجعه کنید

 http://aggie-horticulture.tamu.edu/faculty/davies/research/nasa.html

 Writer: Kathleen Phillips, 979-845-2872, این آدرس ایمیل در مقابل هرزنامه‌ها محافظت می شود. برای مشاهده آن نیاز به فعال کردن جاوا اسکریپت دارید.

Contact: Dr. Fred Davies, 979-845-4524, این آدرس ایمیل در مقابل هرزنامه‌ها محافظت می شود. برای مشاهده آن نیاز به فعال کردن جاوا اسکریپت دارید.

Dr. Ron Lacey, 979-845-3967 , این آدرس ایمیل در مقابل هرزنامه‌ها محافظت می شود. برای مشاهده آن نیاز به فعال کردن جاوا اسکریپت دارید.

Dr. Chuan He, 979-845-4462, این آدرس ایمیل در مقابل هرزنامه‌ها محافظت می شود. برای مشاهده آن نیاز به فعال کردن جاوا اسکریپت دارید.

 

  منبع : http://www.spaceref.com/

  نويسنده  : پوپک سیدان

 

 

تعداد سیاه چاله های اطراف زمین

آيا تا به حال از خودتان سئوال كرديد كه چند سياه چاله در نزديكي كره زمين قرار دارند؟ ناسا قبلا دست بكار شده و آنها را براي شما شمارش كرده است. بر اساس اطلاعات جمع آوري شده توسط ماهواره سويفت (Swift) كه با سازمان ناسا تعلق دارد تقريبا 200 ابر سياهچاله در محدوده 400 ميليون سال نوري كره زمين قرار دارند. وظيفه اصلي سويفت جستجوي آسمان براي يافتن فورانهاي پرتو گاما مي باشد كه در خلال آن اين فضا پيما به شكار اجرامي مي پردازد كه پرتوهاي ايكس گسيل مي كنند و ابر سياهچاله ها يكي از قدرتمندترين منابع پرتوهاي ايكس در آسمان مي باشند.

 

 دانشمندان ناسا با استفاده از اين ماهواره نخستين آمارگيري جامع از كهكشانهائي كه سياهچاله هاي مركزي فعالي را در خود دارند انجام دادند. اين پروژه تمامي آسمان را به دفعات مكرر و طي يك دوره نه ماهه جستجو كرده است.

 نقشه برداري و جستجوي كل آسمان نشان داده كه بيش از 200 ابر سياهچاله فعال (AGN) وجود دارند و يك آمار مشخص از فعاليت سياهچاله هاي كيهان پيرامون تهيه كرده است. اين گروه از دانشمندان تعداد زيادي سياهچاله جديد را كشف كرده كه قبلا مفقود بوده اند.

جك تولر از مركز پرواز فضائي گودارد در ناسا مي گويد" ما مطمئن هستيم كه ابرسياهچاله هاي بسيار فعالي را در محدوده 400 ميليون سال نوري زمين مشاهده كرديم. با گذشت هر ماه ، ما قادر هستيم نگاه عميق تري به درون كيهان داشته باشيم و در نتيجه اين آمار دقيق تر و غني تر مي شود."

 

ابر سياهچاله هاي فعال (AGN) جرمي به اندازه ميليونها و حتي بيليونها خورشيد را دارند كه در ناحيه هاي به اندازه منظومه خورشيدي ما جاي گرفته اند. واژه "فعال" به اين معني است كه اين نوع سياهچاله بطور فعال گاز و تمامي ستاره ها را به درون خود مي كشاند و مقادير بسيار زيادي انرژي توليد مي كند.

 

بنظر مي رسد تقريبا هر كهكشان بسيار بزرگي يك ابر سياهچاله درخود دارد. اما فقط درصد كمي از آنها فعال مي باشند. سياهچاله مركزي كهكشان ما خاموش در حالت كمون مي باشد و اين سياهچاله و سياهچاله هاي مشابه در آمارگيري سويفت قرار داده نشدند. زماني تمامي سياهچاله ها فعال بوده اند ، اما دليل اينكه چرا برخي فعال باقي مانده و بقيه در كيهان پيرامون فعلي در حالت كمون هستند به صورت يك راز باقي مانده است.

ريچارد موشتسكي كه يكي از آمارگيران همين گروه مي باشد مي گويد" بدون درك سياهچاله هاي نمي توان به شناختي از كيهان نائل شد. شايد حدود 20 درصد از تمامي انرژي تابشي گسيل شده در كيهان به گونه اي از فعاليت ابرسياهچاله هاي فعال منشا گرفته است."

 

  منبع : universetoday.com

  نويسنده  : فرشید کریمی

    

 

ابرنواختر «غیرممکن» در ستاره شناسی

از چند دهه­ی گذشته تاکنون، یکی از نظرات پذیرفته شده در ستاره­شناسی این است که جرم یک کوتوله­ی سفید نمی­تواند بیش از ٤٤/١ برابر جرمِ خورشید باشد؛ این حدی است که در اوایل دهه­ی٣٠ میلادی توسط یکی از بزرگترین اخترفیزیک­دانان قرن بیستم، سوبرامانیان چاندراسکار محاسبه شد. طبق این نظریه اگر یکی از این اجرامِ به­جای­مانده از ستاره­ها، جرم کافی از یک همدم دوتایی روی خود انباشته سازد چنان­که از این حد بگذرد، واکنش­های گرما­ـ­هسته­ای در اعماق درونش، کل ستاره را به صورت یک ابرنواختر گونه­ی Ia از هم می­پاشد. تاکنون کوتوله­ی سفیدی که فراتر از حد چاندراسکار باشد مشاهده نشده و انرژی انفجارهای گونه­ی Ia همگی با کوتوله­ی سفیدی زیر این حد منطبق بوده­اند.

 

اما در شماره ٢١ سپتامبر مجله­ی Nature، یک گروه بزرگ بین­المللی به نام بررسی میراث ابرنواختر (Supernova Legacy Survey  یا SNLS) گزارشی ارائه داده از مشاهدات مربوط به یک انفجار دوردست از گونه­ی Ia به نام SNLS-03D3bb که ممکن است منشائی اَبَرـ­چاندراسکاری داشته باشد. نخست این که درخشنگی این انفجار، دو برابر یک انفجار گونه­ی Ia بوده و گروه برای توجیه این ناهنجاری، ادعا می­کند که جرم منفجر شونده می­بایست جرمی بیش از دو جرم خورشید دربرمی­داشته. دوم، سرعت گسترشِ موادِ به بیرون پرتاب شده یکی از کمترین سرعت­های مشاهده شده در یک انفجار ابرنواختر گونه­ی Ia است که خود نشانگر آن است که منشاءِ این انفجار به طور نامعمول پُرجرم بوده است.

 

Mark Sullivan (دانشگاه تورونتو) از اعضای گروه SNLS، می­گوید: «ما می­دانیم که این یک ابرنواخترِ گونه­ی Ia است چرا که طیفی با نسبت سیگنال به نویز بالا در دست داریم که در نزدیکی زمان اوج درخشنگی ابرنواختر گرفته شده است. این طیف دارای همه­ی نشانه­های شیمیایی شاخصی است که به وضوح آن را از گونه­ی Ia شناسایی می­کند، یعنی به طور مشخص یون­های مثبت سیلیسیوم (Si-II) و گوگرد (S-II) که در طیف گونه­های دیگر ابرنواختر ظاهر نمی­شود».

 

این گروه دو احتمال برای این ابرنواخترانِ به ظاهر «غیرممکن» پیشنهاد می­کنند. نخست این که کوتوله­ی سفید، ممکن است جرمی حدود دو جرم خورشید دربرداشته است اما چنان سریع می­چرخیده که نیروهای گزیر از مرکز، مانع از فرو­ریختن آن می­شده­اند. احتمال دیگر این است که دو کوتوله­ی سفیدِ در حال یکی شدن که مجموع جرم­شان کاملاً بیش از حد چاندراسکار بوده، انفجار را به راه انداخته باشند.

 در حالی که ستاره­شناسان بسیار اندکی نسبت به رصدهای انجام شده و شناسایی این ابرنواختر به عنوان یک گونه­ی نامعمولِ Ia تردید دارند، بسیاری از آن­ها منشاءِ اَبَرـ­چاندراسکاری را نمی­پذیرند. Stan Woosly (دانشگاه کالیفرنیا، سانتاکروز) ، یکی از نظریه پردازان پیشرو جهان در موضوع ابرنواختران، می­گوید: «در رابطه با این نتایج جدید، مرا آدم شکاکی حساب کنید. اگر درست باشند، در واقع بسیار مهم خواهند بود اما من به تفسیر تئوریک اعتقاد ندارم. نتیجه­گیری­هایی که منجر به تغییر اصول شوند، نیاز به شواهد خارق العاده دارد».  به گفته­ی Woosly، مدل­های استاندارد می­توانند درخشنگی بالا و سرعت گسترش کُندِ این واقعه را توضیح دهند و مدل­های اَبَرـ­چاندراسکاری برای ابرنواخترهای گونه­ی Ia ساده­لوحی است.

 

Cole Miller، نظریه پردازِ دانشگاه مریلند، خاطرنشان می­سازد که اگر کوتوله­ی سفید، پیش از انفجارش به سرعت در حال چرخش بوده است، می­توانسته استثنائاً نورِ بیشتری را در جهت زمین تابش کند و باعث شود ستاره­شناسان، درخشندگی ابرنواختر را بیش از آن­چه که هست تخمین بزنند. وی می­گوید: «هنگام روبه­رو شدن با چیزی این­چنین نامعمول، باید احتمالات بسیاری را با دقت درنظر گرفت».

 

Robert Kirshner(مرکز اخترفیزیکِ Harvard-Smithson) ، یک محققِ پیشروی دیگر در زمینه­ی ابرنواخترها، می­گوید این نتایج نشان می­دهد که گونه­های ابرنواخترها بیش از آن چیزی است که ستاره­شناسان تاکنون دیده­اند. وی یادآوری می­کند که این گونه، باید گونه­ی نادری باشد زیرا دیدن پدیده­هایی درخشان همچون SNLS-03D3bb، آسان­تر از پدیده­های کم­نور است، پس شاید این ابرنواختر، ساز و کاری ویژه داشته است. به گفته­ی وی: «موضوع می­تواند از این قرار باشد که این جسم، ساختارِ درونیِ متفاوتی دارد و می­تواند بسیار متفاوت باشد».

 

به این خاطر که ابرنواخترانِ گونه­ی Ia عموماً درخشنگی یکسانی دارند، ستاره­شناسان از آن­ها به عنوان «شمع­های استاندارد» برای اندازه­گیریِ تاریخچه­ی انبساط جهان استفاده کرده­اند. این گونه مطالعات، منجر به کشف این واقعیتِ شایان توجه شده که انبساط جهان در حالِ شتاب گرفتن است. پس آیا وجود یک گروه جدید، با درخشندگی بسیار بالا باعث ایجاد مشکل برای این مطالعات نخواهد شد؟ پاسخ Adam Riess(انستیتو علوم تلسکوپ فضایی)، عضو گروه جستجوی ابرنواختر High-z، به این سؤال منفی است. به گفته­ی وی: «آن­ها حدود ١۰۰ ابرنواختر گونه­ی Ia جمع­آوری کرده­اند و این جسم، وصله­ای ناهمگون بود، پس حذف کردنش به عنوان یک گونه­ی خارج از این دسته ، بدون ایجاد پیچیدگی، کار آسانی بود. اگر این گونه اجرام وجود دارند و با ابرنواختران گونه­ی Ia عادی بسیار متفاوتند، پیچیدگی زیادی اضافه نخواهند کرد».

 

  منبع : Skyandtelescope.com

  نويسنده  : پویان شهیدی

 

 

مکان قرار گیری مریخ نورد Opportunity از دوربین MRO

چند هفته بیشتر نیست که فضا پیما و مدارگرد مریخ گرد با نام MRO (Mars Reconnaissance Orbiter)به مدار مناسب خود بر فرازمریخ رسیده است. و چند روزی هم بیشتر از آزمایش موفق دوربین ها و اجزا دیگر این فضا پیما نگذشته است. انتظار دانشمندان این بود که این مدارگرد با توجه به تجهیزات تصویر برداری و طیف نگاری بسیار پیشرفته ای که همراه دارد اطلاعات و تصاویر دقیقی از مریخ برای ما ارسال کند.

 

گویا ناسا هم اکنون به هدف خود رسیده است. تصویر بسیار دقیقی که MRO طی روزهای گذشته از مکان قرار گیری مریخ نورد Opportunity ارسال کرده جزییات بسیار زیادی از مکان قرار گیری این مریخ نورد به نمایش گذاشته است.

 مریخ نورد موفق آپورچونیتی چند روزی است که ارام ارام خود را به دهانه ویکتوریا رسانده است. در یکی از گردش های مریخ گرد MRO به دور مریخ , تصویری بسیار زیبا همراه با جزییات ارسال شده است که نشان میدهد تمامی مراحل قرار گیری MRO در مدارش و همینطور ازمایش سلامت دوربین های بسیار دقیق آن همراه با موفقیت بوده است.

 

 قابل ذکر است که دکتر فیروز نادری دانشمند ایرانی و مدیر ارشد سازمان فضایی ناسا مدیر این ماموریت  مریخ نیز هستند. این یکی از پروژه های مهم مریخ است که به گفته دکتر فیروز نادری بخشی از اطلاعات بدست آمده از آن راه را برای فرود یکی دیگر از مریخ نوردهای ناسا طی سالهایآینده هموار خواهد کرد. MSL مریخ نوردی است که در سال 2010 به مریخ رسیده , همانند دو مریخ نورد کنونی است. MSL در سطح سیاره سرخ به کاوش و مطالعه بر روی بقایای احتمالی حیات و نشانه هایی از آن خواهد بود.

 

 نقطه سیاه رنگ همان مریخ نورد آپورچونیتی است که به مدد توان تفکیک بسیار بالای مریخ نورد MRO قابل مشاهده شده اس. ردپای مریخ نورد نیز به وضوح در این تصویر در سمت چپ مکان قرار گیری آن نمایش داده شده است. 

 

 

 در تصویر سیاه و سفید جزییات دیگری نیز قابل مشاهد است

 

 
صفحه 10 از 28